نوشته: محمد داود سیاووش
معلوم نیست چرا؟ شایدبه دلیل نا عاقبت اندیشانه بودن ، اصلاحات جزیی شهری نیز از شور بختی مردم افغانستان به مشکلات آنان می افزاید. اخیراً مسوولان ترافیک شهر تصمیم گرفتند فعالیت موتر های به قول معروف (تونس) را در شهر محدود سازند. غافل از اینکه با این اقدام مشکل دیگری بر مشکلات شهرمی افزایند. کاش مسوولان بلند رتبه دولت گاه گاه در محلات مزدحم شهر پای پیاده رفت و آمد میداشتند و اگر حالا به فضل کرسی های بلند پای شان از خاک توده های شهر به موتر های کروزینگ و... بلند شده باز هم کاش هنگامی را که آدم مشهوری نبودند و به صفت یک همشهری عادی با کوله باری از ترکاری و سودای قوت لا یموت فامیل در آرزوی رفتن به خیرخانه، مکروریان، قلعه شهاده، چار قلعه، تایمنی، پروژه جدید، پنجصد فامیلی، قرغه، پل سرخ، دارالامان، چهلستون و... بودند را به یاد می آوردند و در این حال به نظر شان مجسم میکردند که با وجود اینهمه بار و بسته سنگین در ساعات شام در ایستگاه های مزدحم این محلات انتظار موتر را میکشند و باز به یاد می آوردند که به دلیل منع فعالیت موتر های (تونس) مجبور اند ساعت ها در برخی از این ایستگاه ها منتظر بمانند. آیا چه حالت میداشتند؟ هیچ معلوم نیست که به چه دلیلی در حالیکه تمام وسایط خورد و بزرگ از پل محمود خان به جاده پشتونستان میروند در یک روز پر از لای و لوش موتر تونس از پل محمود خان باید به عوض سرک قیر اینطرف دریا به سرک خامه و پر از لای و لوش آنطرف دریا برود.
در پایتخت های سایر ممالک اگر فعالیت موتر ها را محدود میسازند چندین نوع وسایل انتقال مردم را مهیاء نموده اند، در زیر زمین مترو ها، در بالای زمین ترامبوای، موتر های برقی، بس های بزرگ شهری و... فعالیت دارند. در این شهری که مردم از فقر و ناداری قدرت پرداخت کرایه حتی ملی بس را ندارند به چه اساس مسوولان در اصلاحات ترافیکی شان ایستگاه های مرکز شهر را از چارراهی قوای مرکز تا سینما پامیر و یا تا مراد خانی به درازا میکشند و به عوض افزایش در کاهش موتر ها میکوشند. شخصی که از خیرخانه به مکروریان میرود وقتی در چارراهی قوای مرکز پیاده شد تا مراد خانی چگونه خود را برساند مخصوصاً اگر هوا سرد باشد و یا او مریض باشد و یا محموله قابل انتقال با خود داشته باشد. برخی ها میگویند علت ممانعت از موتر های (تونس) در لین مکروریان آنست که موتر های کرولا و تیز رفتار مجال فعالیت در این لین را با دریافت بیست افغانی کرایه ازهرراکب پیدا نمایند زیرا در این صورت از پنج تن راکبین دریوران در این فاصله کوتاه یکصد افغانی کرایه میگیرند. همان مقدار پولی که در حالت عادی تا خیرخانه دریافت مینمایند. به هر حال اینکه اکنون موتر های تونس تا حدودی مشکل مردم را حل مینماید نباید باعث ناراحتی مسوولان ترافیک شود، چون اگر آنان نمیتوانند مشکلات مردم را حل نمایند اصلاً نباید مشکلی بر مشکلات آنان بیفزایند. آنچه نگاشته شد گوشه یی از مشکلات مردم شهر کابل میباشد که در جاده های تنگ و ترافیک مزدحم و در بین موتر ها هر روز راکبین در باره آن جر و بحث میکنند. نگارنده نه کدام موتر تونس دارد و نه کدام موتر شخصی. این درد دل ها را فقط از انعکاس حالت انزجار و نفرتی که مردم در ایستگاه ها نشان میدهند دریافته و به قید تحریر آورده است. مسوولان چراازیادبرده اند که آخرتطبیق قانون هم مهارت وشایسته گی میخواهد .
ز دست «موترای» بنز فریاد
پژیرو وز پژیرو داد و بیداد
قطار گارد محافظ بسته راه ها
ز ره بندان شهر فریاد فریاد
***
منم مأمور با پای پیاده
روم از چهلستون تا قلعه «شاده»
ندارم من به جیبم پول تکسی
که درد و رنج و اندوهم زیاده
***
به ایستگاه ها عجایب بیر و بار اس
دل مردم ز غصه بس فگار اس
نمیجوید ترافیک راه چاره
نمی فهمم خدایا این چه کار اس
در پایتخت های سایر ممالک اگر فعالیت موتر ها را محدود میسازند چندین نوع وسایل انتقال مردم را مهیاء نموده اند، در زیر زمین مترو ها، در بالای زمین ترامبوای، موتر های برقی، بس های بزرگ شهری و... فعالیت دارند. در این شهری که مردم از فقر و ناداری قدرت پرداخت کرایه حتی ملی بس را ندارند به چه اساس مسوولان در اصلاحات ترافیکی شان ایستگاه های مرکز شهر را از چارراهی قوای مرکز تا سینما پامیر و یا تا مراد خانی به درازا میکشند و به عوض افزایش در کاهش موتر ها میکوشند. شخصی که از خیرخانه به مکروریان میرود وقتی در چارراهی قوای مرکز پیاده شد تا مراد خانی چگونه خود را برساند مخصوصاً اگر هوا سرد باشد و یا او مریض باشد و یا محموله قابل انتقال با خود داشته باشد. برخی ها میگویند علت ممانعت از موتر های (تونس) در لین مکروریان آنست که موتر های کرولا و تیز رفتار مجال فعالیت در این لین را با دریافت بیست افغانی کرایه ازهرراکب پیدا نمایند زیرا در این صورت از پنج تن راکبین دریوران در این فاصله کوتاه یکصد افغانی کرایه میگیرند. همان مقدار پولی که در حالت عادی تا خیرخانه دریافت مینمایند. به هر حال اینکه اکنون موتر های تونس تا حدودی مشکل مردم را حل مینماید نباید باعث ناراحتی مسوولان ترافیک شود، چون اگر آنان نمیتوانند مشکلات مردم را حل نمایند اصلاً نباید مشکلی بر مشکلات آنان بیفزایند. آنچه نگاشته شد گوشه یی از مشکلات مردم شهر کابل میباشد که در جاده های تنگ و ترافیک مزدحم و در بین موتر ها هر روز راکبین در باره آن جر و بحث میکنند. نگارنده نه کدام موتر تونس دارد و نه کدام موتر شخصی. این درد دل ها را فقط از انعکاس حالت انزجار و نفرتی که مردم در ایستگاه ها نشان میدهند دریافته و به قید تحریر آورده است. مسوولان چراازیادبرده اند که آخرتطبیق قانون هم مهارت وشایسته گی میخواهد .
ز دست «موترای» بنز فریاد
پژیرو وز پژیرو داد و بیداد
قطار گارد محافظ بسته راه ها
ز ره بندان شهر فریاد فریاد
***
منم مأمور با پای پیاده
روم از چهلستون تا قلعه «شاده»
ندارم من به جیبم پول تکسی
که درد و رنج و اندوهم زیاده
***
به ایستگاه ها عجایب بیر و بار اس
دل مردم ز غصه بس فگار اس
نمیجوید ترافیک راه چاره
نمی فهمم خدایا این چه کار اس
نظرات
ارسال یک نظر