سیر تاریخی آزادی بیان و مطبوعات آزاد در افغانستان شماره 33/10 اسد 1387/31 (ارمغان ملی)July 2008

محمد داود سیاووش
عده یی که با آزادی بیان و مطبوعات آزاد مخالف اند این جریان را یک پروسه وارداتی و تحمیل شده پس از اداره انتقالی میدانند، در حالیکه یک نگاه گذرا به پیشینه دیرینه این روند نشان میدهد که مسیر آزادی بیان و مطبوعات آزاد در افغانستان از اوایل قرن بیستم به طور قانونمند و رسمی وجود داشته و در قانون اساسی و قوانین متمم آن این حق رسماً به رسمیت شناخته شده است. مطالعه دقیق این مسیر ایجاب مینماید تا سیر تاریخی آنرا از ایجاد نخستین مطابع و نشریه های شخصی تا دوره حکومت انتقالی پس از سقوط طالبان وضاحت بخشیم.
مراحل قانونی آزادی مطبوعات:
نظامنامه مطبوعات در (10) جدی (1307)خورشیدی نشر و نافذ گردید. این نظامنامه بر اساس ماده (11) نظامنامه اساسی افغانستان طرح و نافذ گردیده بود که در آن گفته شده:«مطبوعات و اخبارات داخلیه، مطابق نظامنامه مخصوص، آزاد میباشند نشر اخبار فقط از حقوق حکومت و یا اهالی تبعه افغانیه است. در باره مطبوعات خارجه دولت علیه افغانستان بعضی شرایط و قیود نهاده میتواند.»
گام دوم در این مسیر با انفاذ نظامنامه مطبوعات برداشته شد، در این نظامنامه شرایط نشر به اصطلاح « وسایل یومیه و موقوته» پیشبینی شد و احکام جزائی مشخص گردید. در بند سوم ماده (18) این نظامنامه گفته شده که:«نظامنامه هذا به روزنامه های غیر رسمی عاید بوده، روزنامه های رسمی به احکام علیحده تابع میباشد.»
در ماده (8) این نظامنامه آمده که:«وسایل و موقوته هاییکه به سیاست تعلق نداشته باشند و محض ادبی و فنی باشد به این نظامنامه تابع نیستند» هر چند با توجه به احکام جزایی این نظامنامه نشریه نسیم سحر را وقتی انتقاداتی متوجه پادشاه و خانواده سلطنتی نمود متوقف ساختند ولی در پرتو احکام این قانون به انیس اجازه داده شد در خط مطبوعات شخصی به فعالیت ادامه دهد و حتی معاونتهایی هم گاهگاه به آن صورت میگرفت. در همین سالها بود که محی الدین انیس مقاله یی را تحت عنوان «چرا جراید ما سقوط میکند» به نشر سپرده و در آن دلایل موجهی پیرامون عنوان فوق اقامه نمود. به هر حال بر بنیاد این مجوز نیرومند قانونی در کشور مطابع و نشریه های آزاد به فعالیت آغاز نمودند.
هر چند مطبعه شخصی «عنایت» در افغانستان از زمان امیر حبیب الله فعالیت داشت اما در دوره امان الله خان مطابع ذیل طور شخصی به فعالیت آغاز نمودند:
مطبعه رفیق
این مطبعه به سرمایه شخصی محمد رفیق خان در محوطه ماشین خانه کابل تأسیس گردید. مطبعه با وسایل چاپ سنگی (لیتو گرافی) و وسایل چاپ حروفی (تیپو گرافی) مجهز و دارای تشکیلات منظم اداری و فنی بوده در آن نظامنامه های ملکی و آثار دانشمندان و نویسندگان به طبع حروفی به چاپ میرسید. جریده انیس نیز مدتی در این مطبعه به چاپ میرسید چنانچه محی الدین انیس در شماره (24) از کار این مطبعه قدر دانی کرده است.
مطبعه انیس
از سال دوم نشرات انیس از پول اشتراکات محی الدین انیس یک مطبعه شخصی تأسیس نمود و چاپ جریده انیس بعد از آن در مطبعه خودش صورت میگرفت. طوریکه دیده میشود احتمالاً خوانندگان آن دوره نظر به شرایط فعلی خوش ذوق تر و با احساس تر بوده اند چون دیده میشود از پول اشتراکات یک و نیم ساله خود انیس توانست مطبعه یی را خریداری کند.
مطبعه کاظمی
این مطبعه که در ابتدا از طرف وزارت مالیه برای انجام کار های طباعتی آن وزارت تأسیس گردیده بود بنابر غیر اقتصادی بودن آن میر محمد هاشم وزیر مالیه تصمیم گرفت آن را بفروشد آن مطبعه را وزیر به پول شخصی خود خریده بنام پسر خود سید کاظم «مطبعه کاظمی» نامید. گفته میشود که حجم کار در این مطبعه خیلی زیاد بوده و در (24) ساعت (4) تایم کار میکرد.
مطبعه دانش
این مطبعه در شهر هرات تأسیس گردیده، در مورد مؤسس و صاحب امتیاز آن اطلاعی در دست نیست ولی از شرکت بودن آن اعلانی که از طرف مدیر مطبعه در جریده انیس به نشر رسانیده گواهی میدهد، در اعلان آمده که «ما چند نفر که از چند سال است در پی تدوین آثار رویای خودیم… از حسن تصادف که مطبعه دانش هرات با حروف سربی و لوازم مکمل در این تازگی ها در هرات وارد و مشغول به کار شده… اینست که مصمم طبع کتابی شده، پول حق الطبع و قیمت کاغذ را به طور اشتراک تهیه دیده…» این اعلان به صراحت نشان میدهد که مطبعه دانش هرات شخصی بوده و از طرف چند دانشمند هراتی به کار افتاده بود.
نشریه های غیر دولتی:
در پرتو احکام نظامنامه اساسی و نظامنامه مطبوعات جراید شخصی ذیل به نشرات آغاز نمودند:
انیس
استاد محمد کاظم آهنگ مینویسد: روزیکه انیس نشر میشد صف طویل از علا قه مندان جلو درب دروازه آن با تمام تحمل و حوصله مندی انتظار شماره مخصوص خود را میکشیدند، این نه به خاطری بود که نگارنده آن «قلمش را شمشیر ساخته بود» بل به خاطری بود که شمشیر را درست به هدف حواله میکرد. محی الدین انیس وقتی با چند جلد کتاب و مجله از طریق هرات وارد کابل شد با مطالعه جو سیاسی، شرایط اجتماعی و آمادگی دولت به پذیرش نشریه های آزاد غیر دولتی، این جریده را در (15) ثور (1306) خورشیدی تأسیس نمود.
جریده نسیم سحر
جریده نسیم سحر به نگارندگی و امتیاز احمد راتب طور هفته وار و آزاد، از ابتدای نشر به چاپ حروفی در مطبعه «امان افغان» به چاپ میرسید و پس از پانزده شماره به علت انتقادی بودن متوقف شد و مدیر مسوول آن محاکمه گردید.
جریده نوروز
این نشریه به امتیاز و مدیریت مسوول محمد نوروز و نگارندگی میرزا غلام به نشرات آغاز نمود. چون آغاز نشرات آن مصادف به بازگشت شاه به کشور بود محمد نوروز خان آن را نوروز نامگذاری نمود.
به طور عموم در دوره امانی جمعاً (23) روزنامه، جریده و نشریه های موقوته به مصرف دولت و ابتکار اشخاص در مرکز و ولایات به نشر میرسید، در همین دوره برای اولین بار رادیو نیز به نشرات آغاز نمود.
در دوره صدارت شاه محمود خان حکومت یک دوره امتحانی آزادی های مدنی و سیاسی را تجربه کرد و در این مرحله با انفاذ قانون مطبوعات به نشرات غیر حکومتی اجازه فعالیت داده شد.
نشرات ایندوره که بیشتر به احزاب سیاسی وابسته بود قرار ذیل اند:
جریده انگار
این جریده به امتیاز فیض محمد انگار از طرف حزب ویس زلمیان به نشرات آغاز نمود که بعداً جای آنرا جریده ولس به امتیاز گل پاچا الفت گرفت.
جریده وطن
این جریده از طرف حزب وطن به نشر میرسید و صاحب امتیاز آن میر غلام محمد غبار بود و مدیر مسوول آن در ابتدا علی محمد خروش و بعد میر محمد صدیق فرهنگ بود.
ندای خلق
این جریده به امتیاز داکتر محمودی و ولی محمد عطانی از طرف حزب خلق انتشار می یافت.
فعالیت احزاب مربوط به این نشریه ها در سال (1952) به اوج خود رسید و در انتخابات دوره هشتم شوراهیچیک از نمایندگان مخالف را به شورا راه ندادند و در چنین وضعی با راه اندازی مظاهرات خیابانی مخالفان حکومت آنان را سرکوب و جراید «انگار»، «وطن» و «ندای خلق» را مصادره نموده آزادی بیان را ممنوع و نشرات آزاد را لغو کرد.
بار دیگر پس از استعفای سردار محمد داود از مقام صدارت در سال (1341) خورشیدی با تصویب قانون اساسی به تعداد (35) جریده آزاد ملی در پهلوی جراید، روزنامه ها و مجلات دولتی انتشار یافت که دوره نشرات این جراید را به نام دهه دموکراسی یاد مینمایند.
در این دوره در مواد (26) و (31) قانون اساسی آزادی بیان تضمین شده خطوط اساسی فعالیت نشرات آزاد مشخص شد.
جراید و مجلات آزاد این دوره عبارت بودند از: پیام امروز، افغان ملت، خلق، مردم، مساوات، پیام وجدان، پرچم، صدای عوام، شعله جاوید، ترجمان، سبا، کمک، کاروان، گهیح، پروانه، جبهه ملی، پکتیکا، سپیده دم، افغان ولس، اتحاد ملی، روزگار، افغان، ولس، ندای خلق، ملت، افکار نو، پیکار، شوخک، خیبر، معرفت، اسلام، دریا، روز، وحدت.
بار دیگر در اواخر حکومت داکتر نجیب یک تعداد نشریه های غیر حکومتی چون نوای صبح، اخبار هفته، سلام، شوخک، پلوشه، آزادی، یا حق و غیره به نشرات آغاز نمود.
با تشکیل ادارة مؤقت که آزادی بیان یکی از اساسات اجلاس بن بود با حمایت جامعه جهانی در حدود (300) نشریه در جامعه عرض اندام نمود. شور و شوق روزنامه نگاری به حدی بالا گرفت که مسوولان وزارت اطلاعات و فرهنگ روزنامه نگاران را تشویق میکردند که حتی قبل از اخذ اجازه نامه نشریه هایشان را به چاپ برسانند اما به تدریج حکومت و مشاورینش حوصلة شان را در برابر انتقادات و طرح های انتقادی از دست داده با نزدیک شدن انتخابات فضای فعالیت رسانه ها را میخواهند تنگتر سازند.
در این دوره قانون رسانه ها در چند مرحله تجدید شد و از فراخ اندیشی و دید وسیع روز های اول مرحله به مرحله زاویه آزادی بیان تنگتر گردیده و هنوز محدود تر میگردد در حالیکه به موازات ایجابات زمان و شرایط ملی و بین المللی این روند باید به سوی تکامل و انکشاف ره باز مینمود مردم افغانستان به چند دلیل حق دارند از مطبوعات آزاد و آزادی بیان در مرحله کنونی برخوردار باشند:
- دسترسی به اطلاعات مطابق احکام قانون اساسی افغانستان از حقوق مردم میباشد.
- در یک نظام شفاف و پاسخگو موجودیت رسانه هایی که از آن طریق صدای اعتراض مردم را مسوولان و پاسخ مسوولان را مردم بشنوند عناصر اولیه نظام میباشد.
- گروه های هشدار دهنده شامل رسانه های دیداری، شنیداری و چاپی برای جلوگیری از مظاهر قانون شکنی، خودسری، اختلاس، رشوه ستانی، زور گویی، قاچاق مواد مخدر و غیره در کنار قوای ثلاثه نقش مؤثری را ایفا میکنند.
- آزادی بیان حق مسلم هر افغان بوده در مواد (24) و (34) قانون اساسی افغانستان مسجل میباشد. که هر افغان حق دارد فکر خود را به وسیله گفتار، نوشته، تصویر ویا وسایل دیگر اظهار نماید و به طبع و نشر مطالب بدون ارائه قبلی آن به مقامات دولتی بپردازد.
- آزادی بیان و مطبوعات آزاد یک شبه و طی کدام فرمان به وجود نیامده بلکه در نتیجه مبارزه قانونمند مردم و فیصله های کنفرانس بن به دست آمده و از اولین قانون اساسی افغانستان در زمان شاه امان الله تا انفاذ قانون مطبوعات دوره صدارت شاه محمود خان و تا دهه دموکراسی و قانون اساسی فعلی افغانستان در کلیه اسناد و وثیقه های کبیر ملی مسجل میباشد.
با این حال اگر کسی به جامعه جهانی استدلال مینماید که آزادی بیان پدیده وارداتی و خلق الساعه غرب است و باید به آن خاتمه داده شود کانون های پالیسی میکر بین المللی خود فکر نمایند که این صدا از کیست و از کجا می آید؟
ترقی های عالم رو به بالاست
ما از بالا به پاییـــن می ترقیم

نظرات