شماره(181) چهارشنبه 4 سرطان 1393 / 25 جون 2014
من متاسفم، اما نميخواهم امپراتور شوم. كار من نيست. من نميخواهم به كسي دستور دهم يا جايي را فتح كنم.
من دوست دارم به همه كمك كنم، اگر امكاني باشد يهودي، بيدين، سياه، سفيد. ما همه ميخواهيم به همديگر كمك كنيم، نوع بشر چنين است.
ما همه ميخواهيم در شادي يكديگر زندگي كنيم، نه در رنج وبدبختي يكديگر، ما نميخواهيم از يكديگر متنفر باشيم و همديگر را تحقير كنيم، در اين دنيا اتاقي براي همه يافت ميشود و زمين نيك غني است و ميتواند براي همه غذا فراهم كند. شيوه زندگي ميتواند آزاد و زيبا باشد.
اما ما راه را گم كردهايم
حرص و آز روح بشر را مسموم كرده، دنيا را پر از تنفر كرده، ما را در بدبختي و خون غوطهور كرده است. ما سرعت را بالا برده؛ ولي خودمان را محبوس كردهايم. ماشينآلات با توليد انبوه ما را نيازمند كرده است. دانش ما را بدگمان كرده، هوشمان سخت و نامهربان گشته است. ما بسي فكر ميكنيم و بسيار كماحساس.
بيش از ماشينآلات، ما محتاج انسانيت هستيم. بيش از هوش محتاج مهرباني و ملايمت. بدون اين كيفيات، زندگي خشن ميشود و همه چيز از دست ميرود. هواپيما و راديو ما را به هم نزديك كرده است. طبيعت اصلي اين اختراعات براي نيكي بشريت فرياد ميزند، براي برادري جهاني براي يگانگي همه ما فرياد ميزند. حتي اكنون صداي من به گوش ميليونها نفر در جهان ميرسد، ميليونها مرد، زن و كودك نااميد، قربانيان سيستمي كه باعث ميشود بشر شكنجه كند و مردم بيگناه را به زندان بيندازند.
به كساني كه صداي مرا ميشوند، ميگويم «نااميد نشويد».
رنجي كه اكنون در بين ماست گذر حرص آدمي است، تلخي بشري است كه راه پيشرفت انسان او را ميترساند. نفرت آدمي ميگذرد و ديكتاتورها ميميرند و قدرتي كه از مردم ميگيرند به مردم باز خواهد گشت و تا زماني كه انسانها ميميرند، آزادي نابود نخواهد شد.
سربازان: خود را به دست ددمنشان نسپاريد، انسانهايي كه شما را تحقير ميكنند، در بند ميكشانندتان، كساني كه زندگي شما را كنترل ميكنند، به شما ميگويند كه چكار كنيد، چه بنوشيد، چگونه بينديشيد و چگونه احساس كنيد. كساني كه شما را شرطي ميكنند، رژيم غذايي ميدهند با شما مانند گاو رفتار ميكنند و از شما بهعنوان گلوله توپ استفاده ميكنند. خود را به دست انسانهاي غيرطبيعي نسپاريد، مردان ماشيني با ذهن ماشيني و قلب ماشيني! شما ماشين نيستيد! شما گاو نيستيد! شما انسانيد!
شما عشق به انسان در قلب خود داريد.
شما نفرت نميورزيد؛ تنها بيعشقان متنفرند، بيعشق و غيرطبيعي. سربازان: براي بردگي مبارزه نكنيد! براي آزادي بجنگيد! در فصل هفدهم سنت لوك نوشته شده «قلمروي خداوند در ميان انسانهاست» نه يك انسان و نه گروهي از انسانها، بلكه همه انسانها، در شما، شما مردمي كه قدرت داريد؛ قدرتي كه ماشين بسازيد؛ قدرتي كه شادي پديد آوريد. شما مردمي كه قدرت داريد تا زندگي را آزاد و زيبا كنيد تا اين زندگي را پر از حادثه كنيد.سپس به نام دموكراسي، اجازه دهيد آن قدرت را استفاده كنيم! متحد شويم.
يگانه! براي يك دنياي جديد مبارزه كنيم، دنياي آراستهاي كه به همه انسانها اجازه ميدهد كار كنند كه به شما آينده و امنيت دوره سالمندي ميدهد. با وعده اين چيزها، دژخيمان به قدرت ميرسند؛ ولي آنها دروغ ميگويند. آنها به وعدههاي خود عمل نميكنند و هرگز نخواهند كرد.
ديكتاتورها خود را آزاد ميكنند؛ ولي مردم را برده ميكنند. اكنون، مبارزه كنيم براي رسيدن به آن وعدهها! مبارزه كنيم براي آزاد كردن دنيا، براي از بين بردن موانع، براي دور كردن حرص و آز، نفرت و ناشكيبايي، مبارزه كنيم براي جهان منطقي، جهاني كه علم و پيشرفت به شادي انسان ميانجامد.
سربازان؛ بياييد به نام دموكراسي متحد شويم.
ترجمه از : محمد حسين
من متاسفم، اما نميخواهم امپراتور شوم. كار من نيست. من نميخواهم به كسي دستور دهم يا جايي را فتح كنم.
من دوست دارم به همه كمك كنم، اگر امكاني باشد يهودي، بيدين، سياه، سفيد. ما همه ميخواهيم به همديگر كمك كنيم، نوع بشر چنين است.
ما همه ميخواهيم در شادي يكديگر زندگي كنيم، نه در رنج وبدبختي يكديگر، ما نميخواهيم از يكديگر متنفر باشيم و همديگر را تحقير كنيم، در اين دنيا اتاقي براي همه يافت ميشود و زمين نيك غني است و ميتواند براي همه غذا فراهم كند. شيوه زندگي ميتواند آزاد و زيبا باشد.
اما ما راه را گم كردهايم
حرص و آز روح بشر را مسموم كرده، دنيا را پر از تنفر كرده، ما را در بدبختي و خون غوطهور كرده است. ما سرعت را بالا برده؛ ولي خودمان را محبوس كردهايم. ماشينآلات با توليد انبوه ما را نيازمند كرده است. دانش ما را بدگمان كرده، هوشمان سخت و نامهربان گشته است. ما بسي فكر ميكنيم و بسيار كماحساس.
بيش از ماشينآلات، ما محتاج انسانيت هستيم. بيش از هوش محتاج مهرباني و ملايمت. بدون اين كيفيات، زندگي خشن ميشود و همه چيز از دست ميرود. هواپيما و راديو ما را به هم نزديك كرده است. طبيعت اصلي اين اختراعات براي نيكي بشريت فرياد ميزند، براي برادري جهاني براي يگانگي همه ما فرياد ميزند. حتي اكنون صداي من به گوش ميليونها نفر در جهان ميرسد، ميليونها مرد، زن و كودك نااميد، قربانيان سيستمي كه باعث ميشود بشر شكنجه كند و مردم بيگناه را به زندان بيندازند.
به كساني كه صداي مرا ميشوند، ميگويم «نااميد نشويد».
رنجي كه اكنون در بين ماست گذر حرص آدمي است، تلخي بشري است كه راه پيشرفت انسان او را ميترساند. نفرت آدمي ميگذرد و ديكتاتورها ميميرند و قدرتي كه از مردم ميگيرند به مردم باز خواهد گشت و تا زماني كه انسانها ميميرند، آزادي نابود نخواهد شد.
سربازان: خود را به دست ددمنشان نسپاريد، انسانهايي كه شما را تحقير ميكنند، در بند ميكشانندتان، كساني كه زندگي شما را كنترل ميكنند، به شما ميگويند كه چكار كنيد، چه بنوشيد، چگونه بينديشيد و چگونه احساس كنيد. كساني كه شما را شرطي ميكنند، رژيم غذايي ميدهند با شما مانند گاو رفتار ميكنند و از شما بهعنوان گلوله توپ استفاده ميكنند. خود را به دست انسانهاي غيرطبيعي نسپاريد، مردان ماشيني با ذهن ماشيني و قلب ماشيني! شما ماشين نيستيد! شما گاو نيستيد! شما انسانيد!
شما عشق به انسان در قلب خود داريد.
شما نفرت نميورزيد؛ تنها بيعشقان متنفرند، بيعشق و غيرطبيعي. سربازان: براي بردگي مبارزه نكنيد! براي آزادي بجنگيد! در فصل هفدهم سنت لوك نوشته شده «قلمروي خداوند در ميان انسانهاست» نه يك انسان و نه گروهي از انسانها، بلكه همه انسانها، در شما، شما مردمي كه قدرت داريد؛ قدرتي كه ماشين بسازيد؛ قدرتي كه شادي پديد آوريد. شما مردمي كه قدرت داريد تا زندگي را آزاد و زيبا كنيد تا اين زندگي را پر از حادثه كنيد.سپس به نام دموكراسي، اجازه دهيد آن قدرت را استفاده كنيم! متحد شويم.
يگانه! براي يك دنياي جديد مبارزه كنيم، دنياي آراستهاي كه به همه انسانها اجازه ميدهد كار كنند كه به شما آينده و امنيت دوره سالمندي ميدهد. با وعده اين چيزها، دژخيمان به قدرت ميرسند؛ ولي آنها دروغ ميگويند. آنها به وعدههاي خود عمل نميكنند و هرگز نخواهند كرد.
ديكتاتورها خود را آزاد ميكنند؛ ولي مردم را برده ميكنند. اكنون، مبارزه كنيم براي رسيدن به آن وعدهها! مبارزه كنيم براي آزاد كردن دنيا، براي از بين بردن موانع، براي دور كردن حرص و آز، نفرت و ناشكيبايي، مبارزه كنيم براي جهان منطقي، جهاني كه علم و پيشرفت به شادي انسان ميانجامد.
سربازان؛ بياييد به نام دموكراسي متحد شويم.
ترجمه از : محمد حسين
نظرات
ارسال یک نظر