طالبان بار دوش دولت افغانستان میشوند

 

فوریه 11, 2015
شماره (213) چهارشنبه ( 22) دلو سال ( 1393) / ( 11) فبروری ( 2015)
d8b3d8b1d985d982d8a7d984d987
کارگردانی ماجرا ها عاقبت به خیر
نوشته : محمد داود سیاووش
در حالیکه رییس جمهور غنی در میونیخ از داعش و القاعده به عنوان دهشت افگنان و تروریستان یاد نموده و طالبان را مستقیماً مخاطب قرار نداد ورود هیئت چین و پاکستان و مذاکره بخاطر نزدیکی طالبان در کابل پشت در های بسته مؤید چند مسأله میباشد:
– برادر خواندن های آقای کرزی و رهایی گروهی طالبان از زندان های افغانستان و گوانتانامو، ایجاد دفتر طالبان در ترکیه و احیای دفتر قطر، آی اس آی را نسبت به این گروه شدیداً مظنون و بدگمان ساخته است.
طالبان که از یکطرف تحت فشار داعش قرار گرفته و از سوی دیگر جایگاه شان را نزد آی اس آی از دست داده اند در ملایم ترین وضعیت از طریق آی اس آی به وساطت چین به دامن دولت افغانستان انداخته میشوند.
اینکه آیا دولت افغانستان میتواند از طالبان استفاده افزاری نماید یا نه؟ متأسفانه جواب منفی میباشد زیرا از یکطرف چارمین نسل برآمده از بطن این روند در استحاله های متوالی به شدید ترین و خشن ترین چهره سر بلند نموده که طالبان از آنان عقب میمانند و از جانب دیگر با توجه به اینکه منابع تمویل طالبان به گزارش رسانه ها محدود شده این گروه توانایی مانور های مستقل را از دست داده اند، بنابران مانند سایر رفقایشان در مهمانخانه های قطر، ترکیه و استراحتگاههای داخل کشور با معاشات گزاف و تدابیر امنیتی پر مصرف به استراحت پرداخته گاه گاه پیرامون حوادث در رسانه ها نظریه پردازی خواهند کرد.
دلیل اینکه پروژۀ طالبان پایان یافته و نیروی جنگی شان خاتمه یافته قلمداد میشود آنست که: از ملا عمر سالهاست خبری نیست و ردۀ رهبری طالبان به گروهها و دسته های متعدد تقسیم شده اند؛ بنابر دلایل فوق طالبی که روزی از مقابل شدن با چهرۀ یک ریش تراش و دیدن به روی وی در کابل اباء می ورزید اکنون در مهمانخانه های چین کمونیست با رهبران آن کشور مصافحه میکند و از چین بخاطر نزدیک ساختن طالبان به دولت کابل سپاسگزار است.
چرا چین این میانجیگری را قبول نمود؟
چین که در هر نوع رابطه با کشور ها منافع اقتصادی خود را ارجحیت میدهد، در نظر دارد از تسلیمی های طالبان خط دفاعی در برابر سرحداتش با افغانستان و پاکستان ساخته جلو قیام اویغور ها را در خاک آنکشور و نفوذ داعش را به چین بگیرد.
جایگاه امریکا کجاست و مذاکرات قطر چه شد؟
با توجه به اینکه امریکا به صراحت اعلام نموده که طالبان را دشمن خود نمیداند و در نشست میونیخ نیز موضوع افغانستان در حاشیه قرار داشت، امریکا با پایان پروژۀ طالبان متوجه انکشاف داعش میباشد، چنانکه حملۀ طیارات بی پیلوت به قوماندان داعش در هلمند مؤید همین موضوع میباشد.
جهات دوگانه داخل شدن طالبان در دستگاه حکومت:
طالبان که با هسته گذاری قبلی طالبان نکتایی پوش و از زاویه مناسبات قومی با تسلیمی عده یی از رهبران شان در ساختار دولت افغانستان جایگاهی در دولت تدارک دیده اند دور از احتمال نیست که مانند حزب اسلامی گروهی از آنان داخل دولت شده از حقوق و امتیازات بلند برخوردار شود و عده یی دیگر بر طبل جنگ در اطراف و اکناف کشور بکوبند.
در داخل دولت ائتلاف قبلی ضد طالبان از داخل شدن طالبان مانند حزب اسلامی در نظام اداری خیلی متضرر خواهد شد. طالبان تسلیمی، افراد حزب اسلامی داخل دستگاه دولت و ملاحظات قومی و تباری دست به دست هم داده صف نیرومندی را در مقابل جبهۀ از هم پاشیده ائتلاف قبلی ضد طالبان خواهند ساخت و امریکا و کشور های غربی که از جنگ افغانستان خسته شده اند از این سناریو حمایت خواهند کرد.
پاکستان از داخل شدن طالبان به دستگاه دولت افغانستان چه منفعت میبرد؟
این بار آی اس آی احتمالاً از عناصر به اصطلاح «بگیل» طالبان به صفت افراد اعتمادی خود در دستگاه دولت افغانستان استفاده نموده در وریانت دوم آنان را در قوای ثلاثه کشور به ستون نیرومند پنجم مبدل خواهد کرد که از طریق مخالفت های مدنی با مسایل مغایر منافع پاکستان به شکلی سیاست افغانستان را در راستای منافع آن کشور قرار دهند.
پیوستن طالبان به دولت چه منفعتی در پی دارد؟
دولت افغانستان این بار خود را با یک نیرویی به مراتب خطرناک تر از طالبان مواجه خواهد دید که در درجۀ اول طالبان را از صحنه خواهند کشید. دولت افغانستان از پناه دادن به این طالبان هیچ سودی نخواهد برد و آنان مانند لشکر تبلیغی ها و گروههای حزب تحریر و انجمن اصلاح و امثال آن در مساجد و مدارس با حمایت دولت به ترویج افکار شان خواهند پرداخت و اینکه رییس جمهور غنی می گوید فاصلۀ مسجد را با ارگ از بین میبرد شاید یکی از مفاهیم آن همین گنجانیدن طالبان در مساجد و مدارس باشد که روان جامعه را بدست خواهند گرفت اما با این سناریو جنگ در افغانستان خاتمه نمی یابد و ابعاد خطرناک تر کسب خواهد کرد.
چه باید کرد؟
دولت افغانستان هرگاه بخواهد به جنگ افغانستان پایان دهد باید اولاً سیاست تضرع، خشوع، خضوع و کرنش را کنار گذاشته دشمن را تعریف کند.
دوم در تلاش رسیدن به صلح نیروی قوی امنیتی مجهز با سلاح های پیشرفته و تخنیک عالی محاربوی زمینی و هوایی تشکیل نموده آنان را با مورال عالی رزمی همراه سازد. به این قوا بهترین امکانات مادی و معنوی و معاشات و امتیازات قایل شود و حتا امتیازات یک سرباز را معادل یک افسر در حالت عادی و در صورت خط اول جبهه چندین برابر بیشتر تعین نماید، با این حال از موضع قدرت به جانب مقابل دست مذاکره دراز نماید که مسلماً جانب مقابل و کشورهای ذیدخل صدای دولت را جدی خواهند گرفت.
صلح گدایی نمیشود!

نظرات