شماره ( 247) چهارشنبه ( 15) میزان ( 1394) / ( 7) اکتوبر ( 2015)

نوشته : محمد داود سیاووش
هیچ عقل سلیم قبول نمیکند که شخصی یا گروهی با تعلیمات خصوصی یک مدرسه بتواند چنان عملیات پیچیده نظامی را همزمان در چندین ولایت (آنهم در شرایطی که بزرگترین ضربه را در ساختار تشکیلاتی و کشمکش های درونی با مرگ رهبرش خورده) سازمان دهد که یک دولت را با تمام امکانات و احضارات و قطعات و جزء و تام هایش به سرگیچه مبتلا کند.
این عملیات های کاملاً مسلکی آنچنان مؤفقانه اجرا میشوند که وقتی ولایت کندز سقوط میکند، به فاریاب عملیات آغاز میشود، متعاقب آن وردوج و بهارک سقوط مینماید و راه اکمالاتی کندز در بغلان مسدود میشود. آیا چنین برنامه همزمان و طرح چنین پلان حربی میتواند کار چند ملای ساده باشد؟ که ابداً نه و احتمالاً در پشت پرده چنین برنامه جنگی آنهم در شکل تعرضی یک جنرال ارکان حرب با امکانات یک دولت یا معادل آن قرار خواهد داشت.
آنچه در روز های اخیر به عنوان ستون پنجم درون دولت قلمداد میشود بسیاری از کارشناسان را به این نتیجه میرساند که بدون همکاری داخلی تطبیق چنین پلان های جنگی که ارکان دولت را شوکه نموده اصلاً ممکن نیست.
ارکان حکومت وحدت ملی که در بهترین حالت به جان هم افتاده (در تفسیر دیدن فیل در تاریکی دچار ابهام و انقسام میشوند) وضعیتی را در کشور شکل داده اند که از هر اظهار نظر و تشنج و اختلاف آنان جانب مقابل بهره برداری نموده در تضعیف پایه های حکومت وحدت ملی سود میبرد.
درس های کندز
آنچه از کندز به عنوان درس تلخ بدست آمد گوش ندادن به ششماه صدای شکوه و شکایت نمایندگان مردم در پارلمان و رسانه ها، تقرر کدر های دیسانتی از مرکز، عدم حضور والی و رییس امنیت در روز جنگ در کندز میباشد و حتا در این برهه به کار برد اصطلاحات ذومعنینی چون (مدیریت کندز) و شکوه و شکایت رییس امنیت ملی مبنی بر اجازه نیافتن عملیات بر 27 نقطه قبل از سقوط کندز و شکایت وزیر داخله مبنی بر محدود بودن صلاحیت ها در جلسه سری پارلمان و انگشت انتقاد رفتن این دو پایه اصلی حکومت به سوی شورای امنیت که گویا صلاحیت ها را قبضه نموده و رد این اتهامات از طرف رییس جمهور، متوقف ماندن عملیات سه روز اول پس از سقوط کندز و اظهار اینکه کندز مدیریت میشود پرسش های زیادی را در حلقات کارشناسان و نهادهای مدنی و اجتماعی بر انگیخته است.
در حالیکه رییس امنیت و وزیر داخله از شورای امنیت شکایت دارند و رییس جمهور این اتهام را رد میکند، رییس اجرائیه از کسانیکه با استفاده از تربیون دولت از طالب دفاع مینمایند اعتراض میکند و صدای معاون اول رییس جمهور را در جریان تصفیه ولایات شمال در زمینه دست داشتن آی اس آی در جنگ شمال در مقامات صدر حکومت کسی تکرار نمیکند، بنابران در چنین وضعیت پریشان و از هم پاشیده نمیتوان آرزوی کدام مؤفقیت را از این دستگاه پر از پارادوکس و تضاد داشت.
آمادگی های مردم
با توجه به تجارب قبلی محاسبه مردم شمال افغانستان آنست که با تسلط طالبان یکبار دیگر تراژیدی دوره حکومت آنان در شمال تکرار خواهد شد، بنابران مجاهدین و همه مردم در وضعیت استرس روحی قرار داشته همه آماده دست به سلاح بردن و قرار گرفتن در صف جنگ با طالبان میباشند که گردهمایی های چاریکار و فاریاب و استقامت و پایداری مردم فاریاب در برابر حملات اخیر طالبان یکی از نمونه های آن میباشند. اما صدا هایی که از پارلمان و برخی مقامات دولت در جهت دفاع از پروتوکول دندغوری و دفاع از طالبان در کندز بلند میشود فضای سیاسی کشور را تا سرحد درگیری و رویارویی داخلی و تشنج تضعیف کننده دولت به بحران میکشد.
هشدار راحیل شریف و چودری
مقارن سقوط کندز راحیل شریف رییس ستاد ارتش پاکستان در انستیتوت رویال یونایتد سرویس سلطنتی لندن اخطار داد که اگر حکومت افغانستان با طالبان به میز مذاکره حاضر نشود طالبان به داعش خواهند پیوست و چودری نثار علی وزیر داخله پاکستان گفت ما چوکی دار افغانستان نیستیم و به شمول اشرف غنی به هیچکس جوابده نیستیم. از این اخطار و تعین لیمیت و شرط برای دولت افغانستان به آسانی میتوان به اهداف اصلی پاکستان در افغانستان پی برد و سرنخ اوضاع را به خوبی پیدا کرد.
انگشت انتقاد جان مککین به سیاست امریکا
در حالیکه بازپس گیری کندز بدون همکاری واحد های ویژه سازمان ناتو و حمایت هوایی امریکا امکان نداشت جان مککین رییس کمیته خارجی سنای امریکا سقوط کندز را پیامد خروج نیروهای امریکا از افغانستان دانسته بر آن انتقاد مینماید.
مککین گفت: سقوط شهر کندز بدست طالبان از نتایجی است که خروج نیروهای امریکایی از افغانستان بجا گذاشته و یکبار دیگر تأکید کرد که بی توجهی به ادامه چنین رویداد تکرار سناریوی عراق در افغانستان است. جان مککین گفت رییس جمهور امریکا نباید برنامه خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان را تا پایان سال 2016 تطبیق کند.
فارن پالیسی مینویسد که ماههاست ولایات شمالی، جوزجان، فاریاب، بدخشان و کندز مراکز فعالیت طالبان و میدان آموزش گروههای جنبش اسلامی ازبکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرقی میباشد که با این حال اگر باور کنید طالبان به یکباره گی قبل از سپیده دم 28 سپتمبر آمدند و شهر کندز را تصرف کردند این واقعیت تلخ را انکار کرده ایم که تهدید طالبان از ماهها (قبل) بسیار مشهود بود اما اقدامات جدی برای جلوگیری از آن رویدست گرفته نشد و یک هفته قبل از تصرف (کندز) ستیزه جویان به جمع آوری اسلحه و مهمات در داخل شهر و استخدام جنگجویان جوان آغاز کرده بودند که اکثراً تاجکستانی و چچینی میباشد.
در چنین حالت بوجود آمد ستونی از گروپ حکومت سابق در مقابل چنین موقعیت ضعیف حکومت وحدت ملی آنهم با اظهارات تند کسانی چون سپنتا که با حمله بر موضع حکومت موجوده دوره کار کرزی را بهتر از آن میداند در حالیکه قرارگاه مخفی دشمن در میدان شهر را که به دستور کرزی اجازه عملیات بر آن را نیروهای دولتی نداشت از یاد میبرد و یا تشکیل جلساتی در پغمان که در آن آمادگی های جدا از حکومت برای دفاع از خود اتخاذ میشود و یا بلند شدن کسانی در پارلمان با صدای واضح دفاع از طالبان در کندز در شرایط کنونی مانند زهر در گلوی سیاست افغانستان ریخته میشود.
حکومت وحدت ملی باید از خواب بیدار شود و قبل از هر گزافه گویی و احساسات به این سوالات جواب دهد که:
وقتی در وضعیت نازک جنگی کندز جناب والی بخاطر تفریح به تاجکستان میرود و رییس امنیت در کندز حاضر نیست و تانک های غول پیکر را دشمن فقط با کلاشینکوف غنیمت میگیرد و یا در فاریاب در شبی که دهشت افگنان حمله مینمایند رییس امنیت، قوماندان امنیه و قوماندان لوا بالای وظایف شان حاضر نیستند این جواب را باید دولتمردان به مردم افغانستان بدهند که مسوول این فاجعه کیست؟ و ستون پنجم کدامست؟

نوشته : محمد داود سیاووش
هیچ عقل سلیم قبول نمیکند که شخصی یا گروهی با تعلیمات خصوصی یک مدرسه بتواند چنان عملیات پیچیده نظامی را همزمان در چندین ولایت (آنهم در شرایطی که بزرگترین ضربه را در ساختار تشکیلاتی و کشمکش های درونی با مرگ رهبرش خورده) سازمان دهد که یک دولت را با تمام امکانات و احضارات و قطعات و جزء و تام هایش به سرگیچه مبتلا کند.
این عملیات های کاملاً مسلکی آنچنان مؤفقانه اجرا میشوند که وقتی ولایت کندز سقوط میکند، به فاریاب عملیات آغاز میشود، متعاقب آن وردوج و بهارک سقوط مینماید و راه اکمالاتی کندز در بغلان مسدود میشود. آیا چنین برنامه همزمان و طرح چنین پلان حربی میتواند کار چند ملای ساده باشد؟ که ابداً نه و احتمالاً در پشت پرده چنین برنامه جنگی آنهم در شکل تعرضی یک جنرال ارکان حرب با امکانات یک دولت یا معادل آن قرار خواهد داشت.
آنچه در روز های اخیر به عنوان ستون پنجم درون دولت قلمداد میشود بسیاری از کارشناسان را به این نتیجه میرساند که بدون همکاری داخلی تطبیق چنین پلان های جنگی که ارکان دولت را شوکه نموده اصلاً ممکن نیست.
ارکان حکومت وحدت ملی که در بهترین حالت به جان هم افتاده (در تفسیر دیدن فیل در تاریکی دچار ابهام و انقسام میشوند) وضعیتی را در کشور شکل داده اند که از هر اظهار نظر و تشنج و اختلاف آنان جانب مقابل بهره برداری نموده در تضعیف پایه های حکومت وحدت ملی سود میبرد.
درس های کندز
آنچه از کندز به عنوان درس تلخ بدست آمد گوش ندادن به ششماه صدای شکوه و شکایت نمایندگان مردم در پارلمان و رسانه ها، تقرر کدر های دیسانتی از مرکز، عدم حضور والی و رییس امنیت در روز جنگ در کندز میباشد و حتا در این برهه به کار برد اصطلاحات ذومعنینی چون (مدیریت کندز) و شکوه و شکایت رییس امنیت ملی مبنی بر اجازه نیافتن عملیات بر 27 نقطه قبل از سقوط کندز و شکایت وزیر داخله مبنی بر محدود بودن صلاحیت ها در جلسه سری پارلمان و انگشت انتقاد رفتن این دو پایه اصلی حکومت به سوی شورای امنیت که گویا صلاحیت ها را قبضه نموده و رد این اتهامات از طرف رییس جمهور، متوقف ماندن عملیات سه روز اول پس از سقوط کندز و اظهار اینکه کندز مدیریت میشود پرسش های زیادی را در حلقات کارشناسان و نهادهای مدنی و اجتماعی بر انگیخته است.
در حالیکه رییس امنیت و وزیر داخله از شورای امنیت شکایت دارند و رییس جمهور این اتهام را رد میکند، رییس اجرائیه از کسانیکه با استفاده از تربیون دولت از طالب دفاع مینمایند اعتراض میکند و صدای معاون اول رییس جمهور را در جریان تصفیه ولایات شمال در زمینه دست داشتن آی اس آی در جنگ شمال در مقامات صدر حکومت کسی تکرار نمیکند، بنابران در چنین وضعیت پریشان و از هم پاشیده نمیتوان آرزوی کدام مؤفقیت را از این دستگاه پر از پارادوکس و تضاد داشت.
آمادگی های مردم
با توجه به تجارب قبلی محاسبه مردم شمال افغانستان آنست که با تسلط طالبان یکبار دیگر تراژیدی دوره حکومت آنان در شمال تکرار خواهد شد، بنابران مجاهدین و همه مردم در وضعیت استرس روحی قرار داشته همه آماده دست به سلاح بردن و قرار گرفتن در صف جنگ با طالبان میباشند که گردهمایی های چاریکار و فاریاب و استقامت و پایداری مردم فاریاب در برابر حملات اخیر طالبان یکی از نمونه های آن میباشند. اما صدا هایی که از پارلمان و برخی مقامات دولت در جهت دفاع از پروتوکول دندغوری و دفاع از طالبان در کندز بلند میشود فضای سیاسی کشور را تا سرحد درگیری و رویارویی داخلی و تشنج تضعیف کننده دولت به بحران میکشد.
هشدار راحیل شریف و چودری
مقارن سقوط کندز راحیل شریف رییس ستاد ارتش پاکستان در انستیتوت رویال یونایتد سرویس سلطنتی لندن اخطار داد که اگر حکومت افغانستان با طالبان به میز مذاکره حاضر نشود طالبان به داعش خواهند پیوست و چودری نثار علی وزیر داخله پاکستان گفت ما چوکی دار افغانستان نیستیم و به شمول اشرف غنی به هیچکس جوابده نیستیم. از این اخطار و تعین لیمیت و شرط برای دولت افغانستان به آسانی میتوان به اهداف اصلی پاکستان در افغانستان پی برد و سرنخ اوضاع را به خوبی پیدا کرد.
انگشت انتقاد جان مککین به سیاست امریکا
در حالیکه بازپس گیری کندز بدون همکاری واحد های ویژه سازمان ناتو و حمایت هوایی امریکا امکان نداشت جان مککین رییس کمیته خارجی سنای امریکا سقوط کندز را پیامد خروج نیروهای امریکا از افغانستان دانسته بر آن انتقاد مینماید.
مککین گفت: سقوط شهر کندز بدست طالبان از نتایجی است که خروج نیروهای امریکایی از افغانستان بجا گذاشته و یکبار دیگر تأکید کرد که بی توجهی به ادامه چنین رویداد تکرار سناریوی عراق در افغانستان است. جان مککین گفت رییس جمهور امریکا نباید برنامه خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان را تا پایان سال 2016 تطبیق کند.
فارن پالیسی مینویسد که ماههاست ولایات شمالی، جوزجان، فاریاب، بدخشان و کندز مراکز فعالیت طالبان و میدان آموزش گروههای جنبش اسلامی ازبکستان و جنبش اسلامی ترکستان شرقی میباشد که با این حال اگر باور کنید طالبان به یکباره گی قبل از سپیده دم 28 سپتمبر آمدند و شهر کندز را تصرف کردند این واقعیت تلخ را انکار کرده ایم که تهدید طالبان از ماهها (قبل) بسیار مشهود بود اما اقدامات جدی برای جلوگیری از آن رویدست گرفته نشد و یک هفته قبل از تصرف (کندز) ستیزه جویان به جمع آوری اسلحه و مهمات در داخل شهر و استخدام جنگجویان جوان آغاز کرده بودند که اکثراً تاجکستانی و چچینی میباشد.
در چنین حالت بوجود آمد ستونی از گروپ حکومت سابق در مقابل چنین موقعیت ضعیف حکومت وحدت ملی آنهم با اظهارات تند کسانی چون سپنتا که با حمله بر موضع حکومت موجوده دوره کار کرزی را بهتر از آن میداند در حالیکه قرارگاه مخفی دشمن در میدان شهر را که به دستور کرزی اجازه عملیات بر آن را نیروهای دولتی نداشت از یاد میبرد و یا تشکیل جلساتی در پغمان که در آن آمادگی های جدا از حکومت برای دفاع از خود اتخاذ میشود و یا بلند شدن کسانی در پارلمان با صدای واضح دفاع از طالبان در کندز در شرایط کنونی مانند زهر در گلوی سیاست افغانستان ریخته میشود.
حکومت وحدت ملی باید از خواب بیدار شود و قبل از هر گزافه گویی و احساسات به این سوالات جواب دهد که:
وقتی در وضعیت نازک جنگی کندز جناب والی بخاطر تفریح به تاجکستان میرود و رییس امنیت در کندز حاضر نیست و تانک های غول پیکر را دشمن فقط با کلاشینکوف غنیمت میگیرد و یا در فاریاب در شبی که دهشت افگنان حمله مینمایند رییس امنیت، قوماندان امنیه و قوماندان لوا بالای وظایف شان حاضر نیستند این جواب را باید دولتمردان به مردم افغانستان بدهند که مسوول این فاجعه کیست؟ و ستون پنجم کدامست؟
نظرات
ارسال یک نظر