آفرین به جرئت کاندیدان !

نوشته: محمد داود سیاووش
دراین روزها که درهرکجا حرف ازکاندیدان ریاست جمهوری برسرزبانهاست و بگو مگوی این شخص و آن شخص درپابه میدان گذاشتن به معرکه انتخاباتی بالاست، نزد نگارنده این سوال مطرح است که آیا کاندیدان محترم به ریسک بزرگی که با اعلام نام شان درلیست کاندیدان ریاست جمهوری مینمایند آگاه اند؟ یا از سرشوق وفقط به خاطرثبت شدن درلیست کاندیدان ریاست جمهوری( فلان دوره) بدون امیدواری به موفقیت به این کارزار بزرگ پا میگذارند؟
درشرایط کنونی درکشورماازمیان همه ارزش های دموکراسی فقط به یک ارزش همه متفق الرآی اند وآن کاندیدا شدن در مقام عالی ریاست جمهوری میباشد.
در حالیکه این اقدام کاملآ قانونمند و حق هر تبعه افغانستان است، آیا کاندیدان محترم به این مساله متوجه هستند که به چه مسوولیت بزرگی تن میدهند؟وآیا متوجه هستند که انسان بزرگی چون گاندی از زیرباراین مسوولیت چگونه فرار نموده به عبادتگاه رفت؟ و جورج واشنگتن در دور دوم چگونه از قبول ریاست جمهوری ابا ورزیده به صفت قوماندان یک جبهه به دفاع از وطن پرداخت؟آیاکاندیدان واقف اند یا نه ؟ که در وطن خود ما مرد پاکباز ووطندوستی به نام ایشان غلام قادر خان اوپیانی باری چگونه از قبول پادشاهی( که به اتفاق آرا انتخاب شده بود) سرباززده درسکه اش نوشت:
میکنم دیوانه گی تابرسرم غوغا شود
سکه برزرمیزنم تا صاحبش پیدا شود
و یا کاندیدان محترم ازاین حادثه آگاه اند؟ که انوشیروان عادل دردوره زمامداری خود در منازعه پسرش با یک فرد عادی چگونه به نفع رعیت عادی خود رآی داد؟
نمیدانم کاندیدان ما این حادثه تاریخی را مطالعه نموده اند؟که یعقوب لیث صفار در صحرایی دربارمیکرد که هر مظلومی بتواند به اوبرسد و در شکایت از افسرش دو روز گرسنه و تشنه دم دروازه عارض در لباس یک سرباز نقاب پوش کمین گرفت و مجرم را به سزای اعمالش رسانده آن اسرار را به هیچکس نگفت.
آیا کاندیدان ما میدانند یانه ؟که انوشیروان عادل از قصرش زنجیری به شهرکشیده بود که باکشیدن آن زنجیرتوسط مظلوم به داد ش میرسید.
کاندیدان ما آیا میدانند یا نه ؟که فیلسوف بزرگی چون ارسطو ازقبول وزارت اسکندر مقدونی ابا ورزید و سقراط حکیم به خاطر رعایت قانون از دام مرگ نگریخت و جام شوکران راسرکشید.
کاندیدان ما آیا میدانند ؟که شیر خدابه خاطر خدو انداختن طرف مقابل که موضوع شکل شخصی را گرفت اورا رها کرد و حضرت عمردر راه رفتن به یکی ازولایات با غلامش در سواری وسیله انتقال نوبت کرده بود.
درگذشته ها حتی یک معلم مکتب را اگربه رشته خلاف تحصیلش میگماشتند مخالفت میکرد ولی در روزگار ما اگر احصائیه گیری شود شاید از کم سواد بالاتر اکثریت مدعی احراز کرسی ریاست جمهوری باشند.
باری در کتابی پنج هزار خصوصیت عالی برای یک رهبر کشورمشخص شده بود.
افلاطون در مدینه فاضله اش خصوصیات رهبر را نظر به تمام رعایا برازنده تر تعیین نموده وآرمان شهر فارابی این موازین را عالی ارزیابی نموده.
اما هر کاندیدای ما در لحظه جاری ازمیان آن همه فقط به این چند سوال به خود جواب دهد که:
1- اوبا چه فوق العاده گی نظر به سایرمردم خود را کاندید میکند؟
2- برای او قدرت هدف است یا وسیله؟
3- اوچه شهکار ها و دست آوردهایی در گذشته داشته ؟
4- آیا مسوولیت بار سنگین این چوکی را در لحظه جاری میداند؟
5- برای برون رفت از وضع بحرانی موجود چه کرده میتواند؟
به هر حال ما وقتی یک رییس جمهور خوب خواهیم داشت که وقتی به هرکس دیگران پیشنهاد کنندخود را کاندید کند او از قبول آن ابا ورزیده از خود بهتری را معرفی نماید.
درغیر آن تا وقتیکه رسیدن به قدرت هدف باشد کار ملت زار و مردم با مشکلات دچار خواهند بود.

نظرات