روز آزادی بیان در کشوری که رییس جمهورش قانون رسانه ها را توشیح نمی کند و وزیر فرهنگش آنرا وارداتی می خواند

نوشته: محمد داود سیاووش

پس از جوش وخروش سالهای اول آزادی بیان ، اینک در آستانه تدویر دومین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از آن شور و شوق ها اثری نیست و آنانی که خود را چند سال قبل طرفدار آزادی بیان، دموکراسی و مردمسالاری وانمود می کردند حالا در خط تندروان محافظه کار ایستاده این ارزش ها را نفی می کنند.
طرح قانون رسانه ها که به اثر فشار جامعه مدنی افغانستان تا دروازه شورای ملی رسید در مراحل اول با مقاومت های شدید محافل محافظه کار مجلس روبه رو شدو پس از آنکه از این آزمون بزرگ موفقانه به در آمده به تصویب رسید
رییس جمهوری که چند سال قبل ژورنالیستان را به چاپ نشریه ها قبل از اخذ جواز تشویق می نمود ازتوشیح قانون رسانه ها ابا ورزیده دوباره آنرا به شورا فرستاد.
نمایندگان اصلاح طلب باردگر با پایمردی آنرا به تصویب رسانیدند که در این حال بدون توشیح رییس جمهور از نظر قانون اساسی نافذ شمرده میشد. اما قانون تصویب شده طی چند ماه از نظر رسانه ها و مطبوعات ناپدید شد و پس از سرو صداها ی زیاد آنرا به مردم نشان دادند.
درطول این مدت افغانستان با وجود قانون تصویب شده جدید رسانه ها ، بر خلاف آن قانون رهبری میشد، وقتی وکلا دلیل عدم تطبیق قانون جدید را در مجلس از وزیر مربوطه پرسیدند در روز اول پس از استماع جوابات وزیر اکثریت شان آنرا قناعت بخش ندانسته خواهان سلب اعتماد وزیر شدند که با خروج اقلیت ازتالار مجلس رای گیری به تعویق افتاد . ولی فردا به اساس معاملات نامرئی که هنوز سر نخ آنرا باید جستجو کرد عده ای از وکلا از نظریه روز قبل خود پشیمان شده به طرفداری از وزیر رای دادند.
در حال حاضر سوال آنست که وقتی رییس جمهور در برابرقانون رسانه ها موقف مخالف گرفته آنرا توشیح نمی کند و وزیر فرهنگ آنرا وارداتی خوانده آزادی بیان را گپ مفت می داند سرنوشت آزادی بیان و رسانه های آزاد چگونه خواهد شد؟ وآیا در افغانستان بعد از این از قانون رسانه ها (و آزادی بیان براساس آن) میتوان حرف زد و یا انتظار ساطور دیکتاتور ها را باید کشید؟ ژورنالیستان حرف های حلیم صدیق سخنگوی دفتر نمایندگی سازمان ملل را به یاد دارند که نوشته بود:
(حمله به آزادی بیان ، حمله برقوانین بین المللی می باشد این حملات حمله بالای انسانیت هستند، این حملات حمله بالای آزادی و اسلام هستند و به عنوان نماینده ملل متحد می خواهم بگویم که این حملات حمله بالای سازمان ملل متحد هستند.)
هنوز رنگ قلم نماینده سازمان ملل از نوشتن این سطور خشک نشده که امسال کشور در وضعیتی قرار گرفته که به عوض انفاذ قانون رسانه ها در خلای آن قرار داریم . ولی ژورنالیستان هنوز این حرف سخنگوی سازمان ملل رااز سال قبل نیز به یاد دارند که گفته بود:( می خواهم بگویم که ما با شما یکجا هستیم تا به کشور،به منطقه وبه جهان نشان بدهیم که از آزادی بیان دفاع می نماییم.)
ژورنالیستان افغانستان از این سخنان فرانسیس وندریل نماینده اتحادیه اروپا ( به جواب آنان که آزادی بیان را مخالف فرهنگ افغانی میدانند ) پشتیانی می کنند که گفته بود: ( بیست و هفت کشور عضو اتحادیه اروپا به ایجاد ضمانت های قانونی که از استقلال رسانه ها حراست کنند اهمیت بسیار قایل اند زیرا رسانه های آزاد و مستقل اساسی ترین عناصر روند دموکراتیک اند... در زادگاه مولانا صدا هایی شنیده می شوند که آزادی بیان را با فرهنگ افغانی بیگانه می خوانند این صدا ها میراث مولانا و مردم افغانستان را کوچک می شمارند وبه آن تحقیر می کنند. تصوری که این صدا ها از افغانها ارائه می کنند اینست که گویا افغانها آماده نیستند یا حق ندارند که اطلاع بدست آورند و نظرات خود را آزاد ا نه ابراز کنند. دیکتاتور ها در نقاط مختلف دنیا نیزعین همین حرف هارا گفته اند ولی امروز بعد از سقوط آنها در کشور هاییکه تحت فرمان آنان بود رسانه های پویا و آزاد بوجود آمده اند.)
ژورنالیستان افغانستان به این سخنان باور دارند و تطبیق احکام ماده( بیست و چار) و ماده( سی و چار) قانون اساسی را از حقوق شان دانسته در راه تحقق آن مبارزه می نمایند.

نظرات