چرا زبان کاندیدان در دفاع از آزادی بیان، تساوی حقوق زن و مرد، تقویه آزادی های مدنی و توجه به حقوق اطفال الکن است؟
آنان از یاد می برند که فقط از برکت و مزایای همین چوکات نظام مردمسالاری است که ذوق و شوق رسیدن به مقام ریاست جمهوری در سطوح مختلف بالا گرفته و از چپ تا راست و از افراطی تا تفریطی در این راه توانسته اند قد علم کنند.
کاندیدان در سخنرانی های شان همه چشم به سوی طالبان دوخته به نوعی با نجوا و ندبه و زاری میخواهند به شکلی از اشکال با آنان ارتباط داشته باشند در حالیکه طالبان ظاهراً با هیچ یک علناً سر نمی جنبانند.
در اینجا چند مسأله قابل مکث است:
1- در حالیکه طرف مقابل نفس نظام موجود را با حضور جامعه جهانی نمی پذیرد این کاندیدان نظام موجود چگونه از چوکات دموکراسی به آنان چشم امید دوخته اند.
2- هرگاه یکی از این کاندیدان به مقام ریاست جمهوری برسد با توجه به خموشی که در رابطه به ارزش های مدنی، دموکراسی، آزادی بیان، تساوی حقوق زن و مرد و مسایل فرهنگی وهنری اختیار نموده آیا این ارزش هارا قربانی یک اداره مصلحتی استبدادی نخواهد کرد؟
بسیاری ها می پرسند در حالیکه صلح خواسته همه مردم افغانستان است و هیچ کس طرفدار جنگ نیست هر گاه مفاهیم ارزش های مدنی و آزادی بیان قربانی یک صلح منفی شود پیامد آن برای مردم افغانستان چه خواهد بود؟ و اصلاً چه کسی این حق را دارد که از میان بیست و پنج میلیون نفوس افغانستان به خواست چند ده هزار نفر مسلح حقوق بیست چهار میلیون و چند صد هزار نفر رادر عرصۀ هنر، فرهنگ، آزادی بیان و حقوق اجتماعی و مدنی مردم زیر پا گذارد؟
نظرات
ارسال یک نظر