دستآورد کنفرانس لندن چه بود؟


محمد داود سیاووش
در حالیکه برخی طالبان با پخش ابلاغیه نشست کنفرانس لندن را بی فایده خواندند و حزب اسلامی به رهبری حکمتیار با آن مخالفت ورزیده،ایران در کنفرانس اشتراک نکرد،موقف پاکستان در زمینه واضح نیست،ایالات متحده پذیرش طالبان را مشروط به گذاشتن سلاح به زمین و اطاعت از قانون می داند. نهاد های مدنی این اتحاد را به شرط پذیرش ارزش های مدنی و آزادی بیان توسط طالبان می پذیرند.
همزمان گوردن براون صدراعظم کشور میزبان با توافق به طرح موضوع طالبان در اجلاس لندن خواهان در هم شکستن ماشین جنگی طالبان شد، واز طرفی از مجموع مبلغ یک میلیارد دالر که وزیر مالیه افغانستان برای پذیرش طالبان از جامعه جهانی مطالبه نموده بود،فقط وعده 140 میلیون دالر آنهم به شکل "وعده سر خرمن" به دولت افغانستان داده شد .
معلوم نیست دستاورد این اجلاس چه بود؟ وچرا آنهمه به کنفرانس لندن دلبسته بودند؟ مشکل افغانستان مدام این بوده که بزرگان کشور تا وقتیکه در چوکی قرار دارند به قضایا از بالا نگاه می کنندو به عنوان مشوره از کسانی چیز هایی را می شنوند که با واقعیت موجود منطبق نمی باشد.
داوود خان از سردار حیدر رسولی تا آخرین لحظه که سررسولی در نتیجه تصادم تکسی در راه فرار به فرقه قرغه زخمی شد میپرسد در کشور چه واقع شده ؟ سردار حیدر رسولی پاسخ میداد که خیر و خیریت است.
داکتر نجیب در حالیکه شمال افغانستان از دستش رفته ودر منزل پایین دفترش هر روزجر و بحث های اعضای دفتر سیاسی برعلیه او جریان داشت از مصالحه و آشتی... سخن میگفت.
به همین سان اکنون در حالیکه اکثر اعضای شورا از متن موضوع مذاکره با طالبان اظهار برخبری میکند،تایید وزرای کابینه در قید تصمیم پارلمان مانده ،جهان برسر مساله رسیدن به راه حل دیدگاه واحد ندارد ، مساله شامل ساختن طالبان در دولت مطرح می شود ،در حالیکه نه ظاهرا پول مصارف آن وجود دارد و نه روحیه پذیرش سراسری . از نظر بعضی کارشناسان صفوف طالبان حق دارند مانند سایر احزاب چون حزب اسلامی ، جمعیت اسلامی ،خلق،پرچم ، شعله جاوید و غیره احزاب خورد و بزرگ با قبول ارزش های قانون اساسی و گذاشتن سلاح تازمان رسیدن موقع عدالت انتفالی وارد حیات مدنی شوند اما عجالتآ این مفکوره مانند تخیلات دوره داکتر نجیب و خوش باوری های دوره داوود خان مطرح میشود.
اگر رهبری موجود با نزدیک شدن به هر جناح ، طرف مقابل آنرا از دست بدهد ،بازهم به مشکلی چون شرایط موجود اما به شکل جدید مواجه خواهد بود.
بعضی کارشناسان چنان می اندیشند که اگر جدا از دست انداختن به دامان کشور های عربی و پاکستان آقای کرزی والیان ،ولسوالان و مسوولان مردم دار را به محلات توظیف نماید که آنان به عوض مصروفیت به پرکردن جیب خود به فکر پرکردن شکم گرسنه مردم و نوازش رعیت باشند ، شاید افراد بی خبر از دنیا و فیها صفوف طالبان که فقط از روی مجبوریت گرسنه گی و یا خطر کشته شدن به دست دشمنان محلی ، سلاح برداشته اند ، به طور مسالمت آمیز و تدریجی اما بی سرو صدا به صفوف دولت بپیوندند. در حالیکه از سروصدا وغوغای کنونی شاید رهبران آشتی ناپذیر طالبان بیشتر سود ببرند تا صفوف خسته از جنگ ومتمایل به آشتی آنان. مضحک است اگر کسی فکر کند رهبران دسته اول طالبان را میتوان با پول خرید ومضحک تر از آن اینکه بازهم اگر کسی فکر کند که آنان در حالیکه قدرت مانور را دارند به دولت تسلیم شوند.
اگر در ولایات کندهار،ارزگان ،هلمند و سایرمناطق جنوب تشکیلات زون ها دوباره فعال شود و یک تعداد کدرهای محلی به عوض زیستن در قصر های دوبی و کابل و سایر شهرهای لوکس به آن محلات رفته با مردم از نزدیک زانوبه زانو نشسته به مشکلات آنان گوش دهند ، شاید نتایج آن از اینهمه سرو صدا های موجود به مراتب بهتر و بیشتر باشد. در حال حاضر با سیاست ضعیف دولت طالبان خود را به صفت یک طرف در سطح بین المللی مطرح کردند.
تجربه سالهای جنگ نشان دادکه جنگ افغانستان نه از روی کتاب حل میشود ،نه با احساسات و نه از طریق تبلیغات، فقط و فقط خود مردم و زبان مشترک با صفوف خسته از جنگ آنها می تواندمساله را حل نماید و به جنگ نقطه پایان دهد لاغیر. .
اینکه ما در میان خود جور نمی آییم و گله از همسایه ها می کنیم شاید زیاد معقول نباشد.

نظرات