در افغانستان وقت ارزش ندارد!

نوشته : محمدداود سیاووش
حتی در سطوح بالای جامعه دیده شده که در جلسات و گردهمایی ها بزرگان مملکت و مسوولان نا وقت تر از موعد موعود حضور می یابند. در حالت عادی اگر در جلسه یی قرار باشد ساعت 9 صبح دایر شود اکثراً اشتراک کنندگان ساعت ده حضور می یابند و اگر ساعت ده در کارت دعوت نوشته شده باشد دعوت شده گان ساعت یازده( و بطور عموم با یک ساعت تأخیر در هر جلسه قبل یا بعد از ظهر) حضور می یابند.
بعضی ها این فرهنگ جدید را( وعده های افغانی) نام گذاشته اند که به هیچ وجه دقیق نیست. چون در گذشته افغانها دایماً سر وقت و حتی قبل از وقت به چنین رویداد ها حاضر می شدند و دقیقه و ثانیه نا وقت آمدن مورد انتقاد قرار میگرفت. جالبتر از این فرهنگ وقت رفتن و به اصطلاح گریختن از جلسات میباشد که در فضای کشور اکنون ساری و جاری شده، در گردهمایی ها بعد از آنکه جلسه با یک ساعت تأخیر دایر شد، پس از بیانیه افتتاحیه از صف اول و در قدم اول بزرگان پا به فرار گذاشته اکثراً جلسه را ترک مینمایند و بعد عده یی دیگری که کار های شان را میخواهند برای دیگران مهم جلوه دهند از تالار خارج میشوند و در آخر تنها تدویر کنندگان، پینل و سخن رانان آنهم از روی مجبوریت در تالار باقی میمانند و اگر جلسه نان چاشت داشت عده یی هم احتمالاً بخاطر صرف نان چاشت تا حوالی ساعت یک بعد از ظهر حضور میداشته باشند.
سوال اینست که اولاًً چرا این فرهنگ نا وقت آمدن و وقت گریختن از گردهمایی ها میان بزرگان که احتمالاً مادونان از آنها الهام و سرمشق میگیرند مُد روز شده، اگر چنین جلسات مهم نباشند پس ضرورت تدویر شان چیست؟ آیا به عوض تدویر چنین نشست هایی که همگان از آن میگریزند هرگاه از پول کرایه تالار جلسه، تی بریک، نان چاشت، ترانسپورت و غیره مصارف بخاطر اقدام عملی در زمینه مورد نظر استفاده شود بهتر نخواهد بود؟
هدف آن نیست که چنین جلسات دایر نشود بلکه منظور نگارنده آنست که این مسأله مورد بررسی قرار گیرد که چرا روحیه حاضر شدن بی میل به جلسات و گریختن از جریان سخن رانی ها صورت میگیرد؟ مسأله ارزش بحث و مذاکره را ندارد یا سخن رانی ها ضعیف و میان تهی میباشند؟
هر گاه قبل از تدویر جلسات ، به مسأله ترویج فرهنگ به وقت حاضر شدن به جلسات و فرار نکردن از آن توجه شود و بزرگان مملکت به آن عادت کنند بهتر خواهد بود. بعضی ها به این باور اند که بخاطر ترویج اهمیت وقت در اذهان عامه و بزرگان کشور هر گاه در چهار راهی های شهر ساعت های بزرگ نصب شود که مردم را با زنگ سر ساعت متوجه سازد و یا در برنامه های صبحگاهی رادیو ها و تلویزیون ها هر پس از هر پنج دقیقه آغاز ساعت کار و اینکه چند دقیقه به آن مانده تذکر داده شود شاید به تدریج اذهان عامه را متوجه اهمیت حاضر شدن به موقع بالای وظیفه و جلسات بسازد.
آنچه مسلم است اینکه در انکشاف یک کشور همه چیز از وقت آغاز میگردد. اگر دریک کشور 25 میلیونی هر شهروند یک ساعت دیر بخوابد یک کشور در هر روز 25 میلیون ساعت از کاروان زندگی عقب میماند و هر گاه این افراد هر روز یک ساعت وقت از خواب بر خاسته به کار آغاز کنند کشور هر روز 25 میلیون ساعت در عرصه انکشاف جلو می افتد که اگر این زمان را در یک پلان پنجساله مد نظر گیریم شاید کشور به ترقیات و انکشافات بزرگ از این طریق دست یابد.
وای به حال ما که از اهمیت وقت غافلیم!
تک تک ساعت چه گوید گوشدار
گویدت بیدار باش ای هوشیار
از تن آسایی و بیکاری بترس
هم مشو یک ثانیه غافل ز درس

نظرات