در بن بست انتخاب رییس مجلس


بند بگسل رأی آزاد ای وکیل
می نشو گنگ قرار دادی تیل
کوزه چشم حریصان پُر نشد
تا وکیل قانع نشد پُر دُر نشد
گر بریزی بحر در جیب کسی
چند گنجد قسمت روزی رسی
رأی خود مفروش پیش خاص و عام
در نظر دادن مشو گنگ کلام
با زبان خنجرینت سر بکش
صفحه تاریخ را در بر بکش
رأی خود میریز بر خدمتگری
نی به صاحب قدرت و اهل زری
رأی ده آنگاه خدا را یاد کن
بهر عدل و داد دلها شاد کن
«داود سیاووش»

نظرات