مدیران ضعیف، برای اجرای سیاست های قوی!

نوشته : داود سیاووش
درحالیکه هیچکس منکر موفقیت بازار آزاد در پیشرفت وانکشاف جامعه غرب نیست ،در افغانستان ستاره گانی که مامور تطبیق این سیاست بودند آنرا به لبه ناکامی بردند .مردم افغانستا ن وکسانی که مستقیم با غرب تماس نداشته و آنرا ندیده بودند تصور میکردند که طی یک دهه افغانستا ن به مرحله اول انکشاف ازنظر تاسیسات زیر بنایی خواهد رسید. مردم حق داشتند چنین فکر کنند ،چون آنان معجزه گری بازار آزاد را درغرب لااقل شنیده بودند.اما یک دهه پس ازآن رویا ها به نظر میرسد هنوز از احداث حاجیگک ده سال دیگر فاصله داریم وحتا کاهوی دسترخوان مردم در نتیجه تطبیق غلط سیاست بازار در افغانستان اکنون از چین وارد می شود.معدنیات زیر خاک خفقه ،دریاها به کشورهای همسایه می ریزد،بازار هارا امتعه وارداتی تسخیر کرده ،به لشکر بیکاران هرروز افزوده می شود، فارغان صنوف دوازده مکاتب با دنیایی از آرزو های جوانی به لشکر بیکاران می پیوندند،درزیر پل های شهر کابل ده ها وصد ها جوان معتاد مواد مخدر خوابیده ،نام افغانستان درشمارسومین کشور آلوده به فساد ثبت شده ،بودجه انکشافی سال1390 چهل در صد کاهش دارد .قوای ثلاثه در اختلاف های گوناگون به جان هم افتاده اند.مهاجرین در کشور های ایران وپاکستان به انواع دشواری ها مواجه اند. بخشی از وزرای کابینه هنوز از پارلمان رای اعتماد نگرفته اند .سارنوال دومی نیز به تقلید از جبار ثابت بیرق مخالفت با قوه مقننه را بلند کرده ، نهاد های مدنی به عوض ابراز عکس العمل در برابر تهدید ها علیه ارزش های مدنی به فکر پروپوزل نویسی ،توجیه اعمال مخالفان وتهیه (تی بریک)به اشتراک کنندگان ورکشاپ ها وسیمینار های فرمایشی حکومت استند.جامعه جهانی به فکر مسایل روز مره وحل د عوا های یومیه با رییس جمهور کرزی می باشد، کمیسیون صلح به فکر نحوه مصرف پولهای گزافی میباشد که به اختیار شان قرارگرفته.پول افغانی دربازار های جنوب کشور از چلند افتاده ،ادبیات دیپلوماتیک با دنیا جایش را به دشنام خالی کرده، برگشت به قوماندانسالاری به خاطر خطری که از سیاست های مرموز پشت پرده صدر کشور احساس می شود به روحیه مسلط روزمره مبدل شده،
اما در مقابل به عنوان ترقی وانکشااف چند بلند منزل وهوتل وچند شهرک مقوایی اینجا وآنجای شهرکابل قد بلند نموده ،مافیای زمین در تلاش غصب ساحات سبز و زمین های داخل نقشه می باشد. رعیت و افرادی که تحت اداره دولت زندگی دارند مورد اذیت ، اخاذی ،توهین وتحقیر قرار می گیرند وافراد شورشی برادر خوانده می شوند . به حال اطفال مخالفان اشک ریخته می شود و به زخمی های جبهات صف دولت توجه نمی شود.آنانی که سلاح به زمین گذاشته وتحت اداره وهدایت قانون زیست می کنند جنگسالار خوانده می شوند اما پیشنهاد رهایی جنگسالاران از گوانتا نامو به ملل متحد صورت می گیرد. کیسه بر ماه ها وحتا بیشتر از آن در زندان ها می پوسد اما جنایتکار جنگی از زندان ها رها میشود طفل انتحاری با نوازش از حبس رها می شود اما میدان بازی اطفال کابل توسط بلدوزر ویران می شود .از نظر آگاهان یکی از دلایل این مسایل آن است که کدر های پس از اداره موقت با پدیده های موجود با نفرت وتبعیض برخورد می کنند ،مثلا فابریکه خانه سازی موجود را که چندین قصبه رهابشی معیاری ساخته بود غیرفعال گذاشته شهرک های کم کیفیت شخصی را رویدست گرفتند .آنهم درشرایطی که اگر یک اپارتمان قبلا یازده هزار افغانی به اقساط به فروش می رسید در شرکت های شخصی بالای اپارتمان های با کیفیت به مراتب پایین بیش از چهل هزار دالر قیمت گذاری شد که واضحا از قدرت خرید مردم بالا می باشد.نل تیل که از ترمز تا بگرام تمدید شده بود باز سازی نشده به عوض از قراردادی هایی استفاده شد که موتر های شان را بامحموله تیل خودشان درراه ها حریق میکردند تا موتر جدیدی جبران خساره بگیرند.مطبعه دولتی ،مطبعه معارف ،مطبعه آریانا ،مطبعه سکوک،مطبعه نبراسکا وغیره مطابع داخلی باز سازی نشد ودر عوض کتاب های درسی در خارج وآن هم پراز اغلاط به چاپ رسید.ظرفیت جذب در دانشگاه ها وموسسات تحصیلات عالی با فراغت شاگردان از مکاتب در توازن قرارداده نشد.ارقام واعداد آفاقی ازعاید ملی به شکل عوامفریبانه منتشر شد که با واقعیت زندگی مردم تطابق نداشت وبه خاطر کتمان ارقام و معلومات مراکز معلومات از دسترس رسانه های آزاد دور نگهداشته شد. سرمایه های بزگ خارجی دراحداث پروژه های زیربنایی جلب نشد،خط آهن بنادر حیرتان، شیرخان بندر، آقینه ، تورغندی ،اسلام قلعه ، سپین بولدک و تورخم را باهم وصل نکرد واز این طریق کشور با جهان وصل نشد درمناطقی که امنیت تامین بود پروژه های انکشافی رویدست گرفته نشد که با این حال مردم مفهوم بازار آزاد را اکنون به مفهوم رهبری ضعیف ، معامله گری های سیاسی ، ازدست کار،منزل ، ازدست دادن امکان تحصیلات عالی ، وبرآورده نشدن رویا ها وتوقعات شان از بازار آزاد درک می کنند . مسوول این غلط فهمی مردم ستاره گان افغان مدعی تطبیق این سیاست می باشند نه تیوری بازارآزاد.
ضرور بود قبل از هر اقدامی سیمینار های تحقیقی دررابطه به شیوه های تطبیق سیاست های اقتصادی تدویر می یافت ودر آن اشکال عملی ساختن مرحله به مرحله آن موردارزیابی قرار می گرفت. وضعیت کنونی طوری آمده که مسوولیت شکست کابل بانک را هیچکس به عهده نمی گیرد، شخصی که تصدی هارا به فروش رساند حالا حتا در داخل افغانستان زیست نمیکند. وکسی که فابریکات بزرگ غیر فعال را در دستور کار نگرفت هیچ معلوم نیست. مشکل بزرگ افغانستان آن است که امور اقتصادی ، نظامی و سیاسی قبل از اعلان مورد تحقیق واررزیا بی کارشناساته کمتر قرار می گیرد ویا اصلا قرار نمی گیرد.ورنه سیاستمداران نابلد ما بازار آزاد را با لیلام تصدی ها ودکترین نظامی را با اظهار اینکه در افغانستان جنگ داخلی نیست ومفهوم ایتلاف ها را با محفل بازی ومعامله گری اشتباه نمی کردند..

نظرات