حق شهروندی در گرو دو گروه الیگارشی!




نوشته داود سیاووش

با داخل شدن پای جهان به  افغانستان پس از یازده سپتمبردو آرایش بزرگ قدرت بر سر اقتدار آمد . این گروه های رقیب با وجود اختلافات ورقابت ها وتعصبات شدید زبانی وقومی باهم، در متن وبطن قدرت با هم کار نموده در موارد متعددی با تحمل کدر های همدیگر تا آنجا که به منافع مشترک خورد وبرد واختلاس وتاراج دارایی های ملت ارتباط میگیرد همکار همدیگر بوده ومیباشند .احتمالا از طرف جهان نیز به آنان چراغ های سبزی نشان داده شده که به شرط کنترول عمومی اوضاع کشورواز دست نرفتن عنان اوضاع، آنچه میخواهند بکنند .در شرایط وقوع چنین معاملات ومعادلات از شعار های دموکراسی ، آزادی بیان ، مردمسالاری ، حقوق بشر، بازار آزاد ،حاکمیت قانون ،حکومتداری خوب ، تفکیک قوای ثلاثه به صفت افزار وآنهم تا جاییکه منافع تیم حاکم ایجاب کند استفاده میشود.ورنه حمله بر حریم پارلمان ،دور انداختن خیمه اعتصاب هژده روزه به زور سرنیزه وخموشی جهان در قبال آن نشان داد که تیم حاکم اصلا اهمیتی به آن شعار ها قایل نیست ،خصوصا در شرایطی که تیم حاکم گروهی از چکچکی های پاستوره شده ماموران مدنی ورسانه های به ظاهر آزاد داخلی وخارجی را نیز جانشبن جامعه مدنی اصلی وواقعی نموده که از بام تا شام به نفع تیم حاکم بوق میزنند و در مواردی حتا از آنان فتوای مدنی گرفته میشود که اعتصاب غذایی گویا عمل خلاف قانون میباشد. بااین حال گماشته گان ،چاپلوسان و دستیاران این دو گروه به جان ومال ملت افتاده کشوری را که در سال 2001 کشت کوکنار در آن صفر بود به درجه بزرگترین تولید کننده کوکنارجهان رساندند.در فساد افغانستان را به درجه سومین کشور فاسد دنیا کشاندند ودر قطار کشور های ناکام جهان افغانستان را در موقعیت ششمین کشور ناکام جهان قراردادند .سوال اینست که آیا جامعه جهانی اینهمه سیر نزولی وقهقرایی را نمیدید؟ واگر میدید چرا جلو آنرا نگرفت؟ حدس وگمان هایی وجوددارد که جامعه جهانی نیز در قاچاق ، فساد وحیف ومیل ها با عناصر داخلی شریک اند. در غیر آن چرا طی ده سال مدام از قاچاق شکایت میشود ولی از قاچاقبر نامبرده نمیشود وجهان خاموش است؟ چراازفساد منالند ولی از فاسد نام نمیبرند وجهان خاموش است؟ وبا این حال جامعه جهانی که میلیارد ها دالر کمک آن حیف ومیل ونابود شده چرامانند پانامه با قاچاقبران برخورد نمیکند .مردم افغانستان وقشر تحصیل یافته وبا تجربه افغانستان به صفت شهروندان درجه پنجم وششم اینهمه را میبینند ،فریاد میزنند.میسوزندودادوواویلا میکنند اما تیم الیگارشی پیروزمندانه باسیگار بر لب به آنان لبخند میزنندوهیجانات شان را حمل برضعف اعصاب ودوری از متن مشکلات کار وانمود کرده آن را نادیده میگیرند ودر نهایت میخواهند با ناشنیده گرفتن انتقادات شهروندان درجه پنجم ودرجه ششم تحمل مدنی خود را به رخ دیگران بکشند واگر کسی بسیار بی حوصله گی نشان داد بادعوتش به صفره فساد دهنش را میبندند.

از همینجاست که از میان دوکتاب نام احزاب سیاسی، چندین لیست لاطیالات نهادهای مدنی واجتماعی،وچندین جبهه وایتلاف وگروه ودسته یک صدای مستقلی که بتواند مافیای مواد مخدر وفساد وقاچاق راهشدار دهد بلندنمیشود وهارت وپورت هر کدا م تا لحظه رسیدن به یکی از دهانه های پردرآمد فساد وقاچاق و وزارت ،ولایت ،سفارت ویا قوماندانی میباشد.خموشی ریس جمهور در برابر پبیشنهاد ریس کمیسیون مبارزه با فساداداری مبنی بر تعلیق کار وزیر مالیه ورهایی جنرال متهم به قاچاق از حبس وشایعات دریوزه برخی احزاب به دروازه ریس جمهور به خاطر رسیدن به وزارت های دفاع وداخله برخلاف موضعگیری های حتا یک روز قبل شان نشان میدهد که ماهی قدرت در افغانستان از سر گندیده وهمه طرف ها در چاه نمک قدرت ذوب شده اند. وبا این حال در حالیکه یک گروه حداکثر چندهزار نفری مسلح تاریک اندیش مخالف میتواند خودرا تا سطح جهان مطرح کند ورجز بخواند ومسولیت عملیات انفجاری وانتحاری را بدوش بگیرد. فرد اول مملکت از جایگاهی که جهان در کنارش بود به مرحله پایین آمده که با کچکول گدایی به سوی مخالفان روان است و تلاش دارد تا مسولیت انفجار ونتحار را از شانه آنان دور سازد.

در شرایط کنونی چپ دیروز اعم از خلق ، پرچم ،شعله وسایرگروه های خورد وکوچک مرتبت با آن حرف جدیدی به گفتن برای آینده ندارند.راستگرایان با افتادن در دام فساد وقاچاق ومعامله فرصتی برای فکرکردن ندارند.برای افراد آزاداندیش زمینه تبارز وابراز نظر در سطح کشور وجود ندارد.افکار گذشته سید قطب ومارکس وافکاردیوبندی ومائویستی کهنه شده، مدعیان شاگردی مکتب فرانکفورت در دیوان سالاری ذوب شدند، فارغان پوهنتون امریکایی بیروت در تطبیق سیاست بازار آزاد ناکام ماندند. درحالیکه قشر روشنفکر از سیر افکارسیاسی ومدنی لحظه جاری  عقب ماند ه . چهره های دیروزی چپ وراست طرفدارشرق وغرب وایران آخوندی وپاکستان انفجاری وانتحاری واحزاب وابسته به (آی-اس -آی) اکسپایر شده وبرای مردم جذاب نیست وافکار جدیدی که کشور را از این مخمصه نجات دهد وجود ندارد ومردم در گرو یک الیگارشی فساد وقاچاق اسیر اند.

(بقیه در آینده)

نظرات