بازی چک های سفید، خریطه های پول و دماگه

نوشته: محمد داود سیاووش
در نتیجه سیاست های سهل انگارانه و یکبار مصرف قصر سفید با پارتنر های نفوذی کشور های منطقه، خاور میانه و آسیای صغیر در ستون پنجم داخلی افغانستان بازیگران توانستند با استفاده از پول قراردادها با امریکا خود را تا سطح یک قدرت اقتصادی در افغانستان بالا بکشند و از طریق رسانه های دری و پشتوی امریکا خود را تا سطح جهان بشناسانند و بالاخره در روزیکه امریکا پس از مصارف صدها میلیارد دالر تلفات بی حاصل مادی و بیش از دو هزار تن کشته میخواست از افغانستان خارج شود جایش را از زوایه مخالف اشغال کنند و خود را مخالفین امریکا در افغانستان جا بزنند.
هنگامیکه اداره بوش به پرویز مشرف اخطار داد که پاکستان یا در صف مبارزه با ترور بیاستد و یا به عصر حجر برگردد ماشه تفنگ پاکستان، عربستان سعودی و کشورهای خلیج و حتا ایران و ستون پنجم داخلی شان به طرفداری از اداره مؤقت بر خلاف طالبان و القاعده ظاهراً دور خورد و عمال، گماشته گان، اجنتان و شبکه های طرفداران آنان تحت پوشش دفاع از اداره موقت تحت حمایه امریکا در افغانستان به مقامات و درجات و معاشات و قراردادی ها و… رسیده عنان قدرت را در افغانستان بدست گرفتند.
اما پس از چند سال به تدریج از موضع اولی برگشته ظاهراً در پوشش انتقاد از اجراآت و فعالیت های امریکا در افغانستان زمینه و مجال رشد و گسترش شبکه طالبان را در مناطق جنوب مساعد ساختند. پوشش جهان پسند انتقاد لابی های طالبان و پاکستان و کشورهای عربی در زمینه تلاشی خانه ها، عملیات شبانه، بمباران های هوایی و… بود در فرجام با رهایی هزاران زندانی طالبان از زندان ها، برادر خواندن و گماشتن طالبان به مقامات به عوض طالبان کسانی را که طالبان را در همدستی با ائتلاف بین المللی از صحنه کشیده بودند زیر ضربات و حملات لفظی نظریه پردازان برگشته از غرب و همدست با امارت طالبان و القاعده و استخبارات منطقه و کشورهای عربی قرار داده اولاً تحت نام جنگسالار و تفنگ سالار و جنایتکار و غیره زیر بمباران لفظی رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفتند و در ثانی با جذب و خریداری افراد ضعیف آنان تفرقه و نفاق بزرگی میان هر سه گروه ایجاد شد که در نتیجه وحدت و یکپارچگی شان از میان رفته به صفت افراد مورد معامله شبکه مقابل قرار گرفتند که مواردی از سناریوی پشت پرده را بر میشماریم:
1- پاکستان
با پناه دادن به شورای کویته و شورای پیشاور و حکمتیار و شبکه حقانی و طرفداران و گماشتگانش حملات را از ولایات جنوبی به شکل جنگ نیابتی با امریکا آغاز نموده امریکا را از دو طرف تحت فشار قرار داد:
1- از طریق جنگ نیابتی در داخل افغانستان
2- تقاضای کمک به خاطر مهار کردن خشونت در افغانستان از امریکا، در حالیکه از کمک های امریکا در مسابقه تسلیحاتی با هند استفاده نمود.
پاکستان توانست با 20 بار مراجعه، رییس جمهور کرزی را طوری به زانو در آورد که در فرجام به غیر از جلالتمآب و برادر عزیز و الفاظی از این قبیل قادر نشد حتا یکبار از مداخلات آشکار آن کشور به سازمان ملل شکایت کند.
2- امارات متحده عربی
در حالیکه امارت طالبان را تنها امارات و عربستان سعودی و پاکستان به رسمیت شناخته بود شیخ نشین های خلیج توانستند کاریدور مذاکرات طالبان را با امریکا و جدا از رییس جمهور کرزی ایجاد نموده به شکل تاکتیکی حتا بیرق و لوحه آنان را به رسانه ها نشان دهند.
3- عربستان سعودی، ترکیه، ایران
تقابل سیاست این کشورها در افغانستان در نقطه تقاطع منافع عربستان سعودی، ایران و ترکیه میباشد که ایران با ارسال خریطه های مخفی پول به اداره کرزی بخشی از فضای سیاسی ارگ را خریده و ترکیه با گشایش دفتری به طالبان دل کرزی را بدست آورد و عربستان سعودی جد ا از منافع ایران و ترکیه بخاطر دفاع از منافع اعراب در نزدیکی با پاکستان وارد بازی های منطقوی در افغانستان شد.
در حالیکه ترکیه و ایران با ظهور داعش تحت فشار قرار دارند و هنوز نمیتوانند موضع ثابت و واحد در رابطه به افغانستان پس از امریکا ابراز نمایند، عربستان سعودی با استفاده از فرصت با چک سفید ظاهراً تحت عنوان مرکز اسلامی در کابل به صحنه قدم گذاشت.
از نظر کارشناسان در حالیکه امریکا پایش را ظاهراً از افغانستان بیرون میکشد نیابت عربستان سعودی از امریکا در افغانستان خیلی وحشتناک و خطرناک میباشد چون از یکطرف تحت پوشش مرکز اسلامی خطر شیوع و نفوذ یک فرقه جدید نظیر آنچه در پاکستان صورت گرفته در افغانستان وجود دارد و از جانبی به تقویت مدارس هم اندیش با القاعده، داعش و طالب منجر خواهد شد. این چک سفید به خاطر احیای یک مرکز اسلامی به کشوری داده میشود که بیش از یکهزار سال سابقه اسلامی دارد و با این حال کشور در شرایطی میباشد که ستون فقرات اقتصادی آن شکسته، امنیت سراسری در کشور تأمین نیست، بیکاری، بیماری، فقر و ناداری در قرا و قصبات بیداد میکند، فابریکات ویران، دشت ها بکر و بایر و دریاها به کشورهای همسایه در جریان بوده و برق از خارج وارد کشور میشود. در حالیکه مردم نان و سرپناه و لباس و کار ندارد سوال آنست که این چک سفید چرا برای احداث بندهای برق، بازسازی کارخانه ها، احداث سرک ها و غیره داده نمیشود.
از نظر کارشناسان همانطوریکه امارات در بدل کمک صد میلیون دالر در احداث یک شهرک عملاً نام کشور خود را بر بخشی از شهر کابل گذاشت ریاض نیز در بدل پرداخت این چک های سفید روزی نام کابل را به نام یکی از شیوخ آل سعود مبدل خواهد کرد طوریکه قبلاً آقای کرزی دوست ایشان نام کابل از میدان هوایی پایتخت را به نام خود تغییر داد.
وضعیت امریکا و غرب در افغانستان
ظهور داعش و سرازیر شدن غربی ها به صفوف این سازمان کشورهای غربی را هراسان ساخته و تا آن حد از افغانستان بیزار و گریزان اند که بلژیک پس از ختم مأموریت نظامی آن کشور در افغانستان حتا دروازه سفارت خود را در افغانستان می بندد و بسیاری کشورهای غربی ترجمان هایی را که با آنان همکاری نموده اند پناهندگی میدهند.
امریکا با وجود مصرف میلیارد ها دالر به مشکل توانست سند امنیتی را از صحه سفره خواران و ریزه خواران و جیره خواران خود بگذراند، رییس جمهوری که سیزده سال به حمایت امریکا در افغانستان حکمرانده، به نامزد شدنش در اداره طالبان در سازمان ملل اکنون مباهات میکند و رییس جمهور جدید با افتخار میگوید ریاض کابل را میسازد که در این حال مردم میمانند و دوزخ انفجار و انتحار و کشتار و رسوخ و نفوذ فرقه گرایی های شبه پاکستانی برای آینده افغانستان.
عقب گرد امریکا!
با توجه به وضعیت وخیم افغانستان و احتمال وقوع یک فاجعه که احتمالاً پس از خروج قوای امریکا از افغانستان روی خواهد داد بارک اوباما دستور محرمانه صادر کرد که مأموریت نظامی نیروهای امریکا در افغانستان یکسال دیگر تمدید شود و به نوشته رسانه های غربی اوباما در یک تغییر ستراتیژیک دستور عملیات نیروهای امریکایی را علیه گروه های جنگجو از جمله طالبان در سال 2015 صادرکرده است.
به هر حال افغانستان در وضعیتی قرار دارد که در منگنه چندین کشور منطقه، خاورمیانه، آسیای صغیر، اروپا و امریکا قرار گرفته که در این وضعیت خطرناک ترین حالت آن خواهد بود که نیابت امریکا را در افغانستان عربستان سعودی، پاکستان یا کدام کشور دیگر به عهده گیرد.Ÿ

نظرات