معمــای اشـــــتراک در کنــــفرانس لنــــــدن

محمد داود سیاووش
رییس جمهور غنی و دکتر عبدا لله در حالی به کنفرانس لندن رفتند که از اول جوزای سال روان تا کنون کشور در بن بست قدرت قرار داشته و سوالات زیادی پس از تشکیل حکومت مصلحتی وحدت ملی بی پاسخ و لاینحل مانده که مسلماً در شرایط فقدان پاسخ های قناعت بخش به آن سوالات جامعه جهانی نمیتواند با رییس جمهور غنی و دکتر عبدا لله یا یکی از آنها باقی بماند.
این سوالات کدامهاست؟
1- اولین سوال اشتراک کنندگان کنفرانس لندن از آقایان غنی و عبدا لله آن خواهد بود که چرا طی بیش از دو ماه نمیتوانند کابینه تشکیل دهند؟
2- سوال دوم آن خواهد بود که در رابطه به مبارزه با فساد نتیجۀ بررسی پرونده کابل بانک به کجا کشید و چرا همه عاملین و متهمین این پرونده به پنجه قانون سپرده نشده اند؟
3- احتمالاً این سوال نیز مطرح خواهد شد که چگونه بر سینه رییس قوۀ که توسط رییس جمهور فاسد خوانده شد پس از سبکدوشی مدال آویخته شد؟
4- سوال دیگری که مسلماً مطرح خواهد شد اینست که چرا پس از مذاکرات آقای غنی با راحیل شریف در طی دو هفته به قول رسانه های یازده انفجار صورت گرفته و فاجعه های در حمله بر میدان ورزشی ارگون، مسجد جامع خوگیانی، نماز جنازه بغلان، مهمان خانه های خارجی و غیره صورت میگیرد.
5- یکی از اشتراک کنندگان احتمالاً خواهد پرسید که کی ها مانع تحقق ماده شصت و یکم قانون اساسی شد و با پایمال کنندگان قانون اساسی چه اجراآت صورت گرفت؟
6- بالاخره کدام اشتراک کننده کنفرانس خواهد پرسید که این سر و صدای مذاکرات مخفی با طالبان قبل از تشکیل کابینه و دور از انظار و اطلاع ارکان قدرت و مردم افغانستان از چه قرار است؟
آنچه موضوع افغانستان را بیش از همه مغلق میسازد انکشافات و تحولاتیست که بی توجه به اوضاع پریشان داخلی توسط رییس جمهور غنی رویدست گرفته شده.
مذاکرات پنهانی رییس جمهور با راحیل شریف در قرارگاه نظامی پنجاب، اظهارات ملا فضل الرحمن همزمان با آن، افزایش حملات انتحاری و انفجاری و بالاخره گزارشات رسانه ها مبنی بر افشای مذاکرات مخفی رییس جمهور غنی با طالبان بدور از انظار و افکار مردم افغانستان و همزمان اظهارات پرویز مشرف و پاسخ آقای کرزی به آن از هندوستان سوالات زیادی را در اذهان مردم ایجاد کرده است.
جالب آنست که رسانه ها ادعا مینمایند مذاکرات پنهانی با طالبان به توافق سازمان ملل صورت میگیرد، در حالیکه تا کنون سازمان ملل این ادعا را تائید یا رد نکرده و قصر سفید اظهار میدارد تا زمانیکه طالبان به نیروهای آنان حمله نکنند با طالبان کاری ندارند.
مطالعه این سیر حوادث و انکشافات با وعده چک سفید عربستان سعودی برای احیاء یک مرکز فرقه یی مذهبی در کابل و نامۀ پادشاه عربستان سعودی به رییس جمهور کرزی و مراجعه رییس جمهور کرزی تحت هر عنوانی بوده پس از دریافت آن نامه با آقای احمدزی، ورود وزیر امنیت چین به کابل، اصرار و پافشاری بیش از حد رییس آی اس آی و مشاور امنیت ملی پاکستان در کشاندن پای آقای احمدزی به پاکستان و تصحیح اظهارات سرتاج عزیز در رابطه به طالبان مؤید آنست که زیر کاسۀ سیاست خارجی افغانستان به قول معروف نیم کاسه یی وجود دارد که هنوز متن و محتوای آن از مردم افغانستان پنهان نگهداشته میشود.
دشواری اصلی سیاست افغانستان را مردم از همین زاویه درک میکنند که چند نفر به نام مردم افغانستان سخن میگویند، از نام مردم افغانستان تصمیم میگیرند و در فرجام کفارۀ اشتباهات آنانرا مردم می پردازند. طفره رفتن و حتا نادیده گرفتن عمال نفوذی انفجار و انتحار در ستون پنجم دولت علی رغم اشارۀ رهبران قدرتمندی چون پروفیسور سیاف به انتقال انتحاری ها با موتر های شیشه سیاه به داخل شهر کابل و وجود جواسیس در بدنۀ دولت، اجازه دادن به لابی های کشور های همسایه که علناً از موضع اپرات و مقامات دولت بر ضد قرارداد امنیتی در ستون پنجم دولت فعالیت نمایند، مخالف سیاسی خطاب نمودن به کسانیکه در میدان های سپورت، مساجد و مراکز ملکی عملیات انتحاری انجام میدهند نمونه هایی از همین روال میباشد.
در حالیکه رییس اجرائیه هُشدار میدهد که نباید مذاکرات مخفی صورت گیرد و معاون اول رییس جمهور در موضع آشکار مخالفت با عاملین حملات انتحاری قرار گرفته به آنانیکه در کوه صافی، وردک و غیره جاها مرکز گرفته اند اخطار میدهد، افشای مذاکرات مخفی رییس جمهور غنی با طالبان و عجله در اشتراک به کنفرانس لندن سوالات زیادی را نزد مردم افغانستان ایجاد نموده است.
مردم می پرسند:
– آقای کرزی از آن همه تلاش هایی که بخاطر رسیدن به طالبان نمود چه بدست آورد که آقای احمدزی در پی آنست؟
– آیا مفهوم تداوم همانست که راه ناکام آقای کرزی که خودش حالا به اشتباه خود اعتراف میکند باید ادامه یابد؟
اینکه چه جریاناتی در خفاء وجود دارد از انظار رسانه ها و مردم مخفی میباشد، اما مردم حق دارند بپرسند که با توجه به دو ماه ناکامی حکومت وحدت ملی رییس جمهور و رییس اجرائیه چه حرفی برای گفتن در کنفرانس لندن دارند؟
آنچه قبل از همه مردم افغانستان را نگران ساخته اینست که:
– راحیل شریف با رییس جمهور غنی چه گفت و چرا بلافاصله پس از ختم مذاکرات به واشنگتن پرواز نمود؟
– ملا فضل الرحمن چرا به جواب ملاقات آقای غنی جنگ افغانستان را مشروع خواند؟
– شورای علمای افغانستان چرا در برابر انفجار و انتحار در یک گردهمایی سراسری موقف واضح خود را اظهار نمیکند؟
– عربستان سعودی در برابر چه امتیازی چک سفید به حکومت آقای غنی میدهد؟
– موضوع مبارزه با مواد مخدر چرا از تیتر اول رسانه ها و اظهارات دولت افغانستان افتاده قاچاقبران مواد مخدر در محکمه علنی به پنجه قانون سپرده نمیشوند و لیست قاچاقبران مواد مخدر افشاء نمیشود؟
– چرا آنهاییکه قوماندانان برحال کنونی طالبان را از زندان ها رها کردند مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند؟
تجربه به کرات ثابت نموده که پس از یک دورۀ مخفی کاری های سیاسی کاسۀ صبر مردم لبریز شده و در کشور فاجعه یی رخ داده آنهم در نتیجۀ معاملات پنهانی رهبران و دولتمردان.
حالا هر شهروند عادی حتا بیسواد افغانستان این را میداند در شرایطی که هر روز یک انفجار در مرکز و ولایات صورت میگیرد مطالبۀ کمک به احداث پروژه های اقتصادی از جهان خیلی مضحک خواهد بود و این را هم هر شهروند میداند حکومتی که در طی دو ماه نتوانسته پروگرام خود را برنامه ریزی نموده و با تشکیل کابینه و تیم همکار به ملت معرفی کند با گزافه گویی در صحنۀ خارجی نمیتواند اعتماد کسی را در جهان جلب کند.
هرگاه رهبران حکومت وحدت ملی آب را نادیده موزه را از پا بکشند باید تجارب دورۀ تهاجم شوروی، جنگ های مجاهدین، به قدرت رسیدن طالبان و حکومت آقای کرزی را به یاد داشته باشند
 

نظرات