احتمال رویداد های سرگیچ کننده سیاسی در افغانستان پس از همایش لندن

 

دسامبر 10, 2014
شماره( 204) چهارشنبه ( 19 ) قوس ( 1393) / ( 10) دسمبر ( 2014)
d8b3d8b1d985d982d8a7d984d987
کنفرانس لندن
داود سیاووش
علی رغم فرصت عکس گیری های خندان رییس جمهور غنی و دکتر عبدا لله با سری شدن همایش لندن و عدم اشتراک وزرای خارجه آلمان و کانادا در آن و تذکر این مسأله که آن کنفرانس بیشتر معطوف به افزایش کمک ها به افغانستان نبوده بلکه منحصر به تأکید به تعهدات کنفرانس توکیو خواهد بود، دوازدهمین همایش جهانی پیرامون افغانستان به نتایج دلخواه منتج نشد.
در این کنفرانس آقایان غنی و عبدا لله با دست خالی و بدون کابینه انتخابی، بدون حل پرونده کابل بانک و بدون فرو نشاندن غوغا و داد فریاد های شکایات از انتخابات رفته بودند، فضا طوری انکشاف نمود که رییس جمهور و رییس اجرائیه قبل از آنکه از جهان تعهد بگیرند در تنگنایی قرار گرفتند که باید خود در زمینه تشکیل کابینه ، مبارزه با فساد، حکومتداری خوب و غیره باید تعهد بدهند.
یگانه سندی که هیئت افغانستان را تا حدودی در آجندای آن کنفرانس مأنوس میساخت امضای موافقتنامه امنیتی با ایالات متحده و ناتو بود که از صحۀ پارلمان و توشیح رییس جمهور گذشته بود.
در افغانستان مردم از اینکه در ترکیب هیئت کنفرانس لندن تعداد زیادی از افراد با مصارف گزاف گنجانیده شدند تشویش داشتند و سوالات ذیل را مطرح مینمودند:
1- چرا در ترکیب هیئت کسانی به عنوان نمایندگان جامعه مدنی به کنفرانس لندن برگزیده شدند که به عوض بیان خواسته های مردم به اشتراک کنندگان کنفرانس و جهان، خودشان از کشور فرار نموده با استفاده از آن کاریدور دیپلماتیک پناهنده شدند؟ پس از پناهندگی بیرق دار هیئت قبلی، این دومین آبروریزی و شرمندگی هیئت افغانستان در سطح جهان میباشد که اعتبار و حیثیت جامعه مدنی افغانستان را نزد جهان عمیقاً خدشه دار ساخت.
2- چگونه کسی که در ماجرای کابل بانک از طرف یکی از دو زندانی آن قضیه در پرونده متذکره اسمش پیچانده شده به صفت عضو برجسته هیئت در کنفرانس شفافیت و گزارشدهی و تعهد و حسابگیری افغانستان و جهان اشتراک میکند؟
3- مقارن کنفرانس لندن و همزمان با آن این پاسخ رییس جمهور غنی به تکذیب هدایت عملیات شبانه به چه معناست و همزمان تشدید حملات انتحاری و انفجاری در کابل و اظهارات تند معاون اول رییس جمهور بر علیه عاملان انتحاری و انفجاری و تقاضای رییس جمهور به قول رسانه ها مبنی بر همآهنگ سازی فعالیت ها در این عرصه میان صدارت و ارگ به چه معناست؟
4- سفر رییس جمهور غنی به پاکستان و مذاکرات مخفی با راحیل شریف در چونی نظامی پنجاب که با شکوه رییس اجرائیه از مذاکرات مخفی مواجه شد همراه با پرواز راحیل شریف پس از ملاقات با رییس جمهور غنی به واشنگتن و تسلیمی لطیف ا لله محسود به اسلام آباد در بحبوحه همایش لندن، با هم چه ارتباط و چه اختلاف دارند؟
از اینکه سیاست های حکومت وحدت ملی در خط سیاست های آقای کرزی روان است با این تفاوت که اکنون در پشت پرده و روی صحنه همزمان از چند زبان و زاویه به یک مسأله زمامداران می پردازند، حقایق و سر نخ این حوادث به مردم معلوم نیست و با این حال مردم میخواهند بدانند که:
– در کشوریکه آقای امرخیل (متهم اصلی تقلب های انتخابات در روز مبارزه با فساد) به انارکلی هنریار تقدیر نامه شفافیت توزیع میکند، فاسد کیست؟ هرچند انارکلی شایسته گی چنین تقدیر و نوازش را دارد اما از دست کی؟ و چرا چنین حرکت سمبولیک؟
– در کشوریکه که فعالان و نمایندگان جامعه مدنی آن از کنفرانس لندن به حجرۀ پناهندگی از افغانستان می گریزند، چگونه میتوان مدافعین اصلی ارزشهای مردمسالاری و جامعه مدنی را مشخص کرد؟
– در کشوریکه در همایش بین المللی پیرامون آن رهبران و زمامداران مجبور باشند به عوض تعهد گرفتن از جهان خود تعهد بدهند، چه دستآوردی میتوان در آینده انتظار داشت؟
– در کشوریکه مفهوم دوست و دشمن هنوز در صدر حاکمیت گنگ است و سیاستمداران دیروز و امروز آن کسی چون آقای کرزی مصروف سفر های هند و چین و کسی چون آقای غنی و عبدا لله در اختلاف باطنی و توافق ظاهری قرار داشته حتا مؤفق به تشکیل کابینه نمیشوند و وزرای اسبق آن در خط ایقاظ و هُشدار، ادامۀ سیاست های گذشته را جنون میدانند، چگونه میتوان به آینده امیدوار بود؟
دولتمردان و رهبران افغانستان از نخستین همایش پیرامون افغانستان در سال 2001 در بن تا امروز با سیاست های ضعیف و مرموز مناسبات افغانستان را با جامعه جهانی طوری در مسیر نزولی رهبری کردند که اکنون پاکستان بار دیگر در مرکز توجه امریکا در منطقه قرار گرفته و تحفۀ کنفرانس لندن برای رهبران افغانستان رهایی لطیف ا لله محسود توسط امریکا و تسلیمی آن به اسلام آباد میباشد.
هرگاه نظامیان پاکستان بتوانند بار دیگر در محراق توجه امریکا مانند قبل از 11 سپتمبر قرار گیرند و پروژۀ هژمونی منطقوی را به اجازۀ قصر سفید آغاز نمایند خطر آن وجود دارد که با افراز مراکز دهشت افگنی در بدخشان، فاریاب، بادغیس و تحت فشار قرار دادن پایتخت، از طریق مسدود ساختن راههای مواصلاتی منتهی به کابل، در وجود طالبان رها شده توسط آقای کرزی و رها شدگان از گوانتانامو آتش جنگ را با تسخیر کوههای افغانستان به آسیای میانه و کشور های تاجکستان، هند، ازبکستان، ترکمنستان، ایران و حتا چین بکشانند در آن حال رؤیا های پاکستان به صفت ژاندارمر منطقوی بخشی از آسیا تحقق خواهد یافت و رهبران اسلام آباد سوار بر سمند بنیادگرایی و دهشت افگنی به هند در کشمیر، به چین در سنکیانگ، به روسیه در داغستان و چچین و به ایران در مناطق بلوچ نشین آن کشور درد سر های بزرگی خواهند ساخت و دست نشانده هایش آن کشور ها را زیر پای زمامداران تندرو به جهنم مبدل خواهند کرد.
اما شرط اساسی رسیدن به این هدف اسلام آباد از صحنه کشیدن افغانستان از محراق محاسبات قصر سفید یا دست نشانده ساخته رهبران و زمامداران این کشور خواهد بود که اکنون با مانور راکت پراگنی در کنر و حفر خندق عملاً این رهبران را در موقعیتی قرار داده که هیچ صدایی از گلویشان بلند نمیشود؛ اما اگر اسلام آباد نتواند در مرکز و محراق محاسبات قصر سفید به صفت جاگزین کابل قرار گیرد، موجودیت نیروهای امریکا در افغانستان مانع تحقق این رؤیا های وحشتناک خواهد شد.Ÿ

نظرات