«معذرت خواهی» شعاری که بر زخم ها نمک پاشید

 

آوریل 1, 2015
شماره ( 220) چهارشنبه ( 12) حمل ( 1393) / ( 1) اپریل ( 2015)
logo
اگر از کسیکه طالب مردم محلش را قتل عام نموده و حتا اشجار آن قریه را سوخته، مردمش را از خانه و کاشانه به زور برون رانده و یا برایشان گفته که در صورت اقامت در محل باید خراج بپردازند تقاضا شود که از طالب باید معذرت بخواهد، این صدا مانند رعد در آسمان خواهد پیچید و غرش آن زمین را در زیر پای تقاضا کننده این مطلب تکان خواهد داد و یا چون بنزین بر آتش احساسات مردم چنان غلیان و هیجان ایجاد خواهد کرد که خرمن هستی شعار دهندگان را خواهد سوخت، بنابران باید از بازی با آتش احساسات مردم جداً خودداری شود.
یکی از شعار هایی که با وجود همه نرمش ها آقای کرزی را از مردم جدا نمود تکرار به کرات برادر خواندن طالبان بود که متأسفانه اینک آقای احمدزی بجای پای آقای کرزی پا گذاشته بار اول با مخالفین مسلح خواندن طالبان جامعه را از جا تکان داد و اینک با مطرح نمودن معذرت خواهی از طالبان بالای زخم ناسور مردم آسیب دیده نمک پاشید.
در حالیکه از یک قوم مشخص به رؤیت شناسنامه 31 نفر از 37 روز به اینطرف دستگیر و به جای نا معلوم برده شده و حکومت در مورد آن به اصطلاح «سکوت ستراتیژیک» نموده، در چنین لحظۀ حساس سر دادن شعار معذرت خواهی از طالبان به معنای استقبال یک فاجعه بوده و این شعار مانند فرمان های دورۀ حکومت های چپی به انفجار اجتماعی خواهد انجامید.
از یک زاویۀ دیگر اگر مسأله معذرت خواهی مطرح شود به این سوال باید پاسخ داد که آیا مادر و پدر آن سربازی که در جنگ با طالبان فرزندشان را از دست داده اند حق ندارند از نام آنان از طالبان خواسته شود تا از آنان معذرت بخواهند؟ و یا آیا اقارب آن افرادی که در قتل عام توسط طالبان به شهادت رسیده اند آیا حق ندارند از نام آنان حکومت از طالبان بخواهد از خانواده هایشان معذرت بخواهد؟ این منطق در هیچ بُعدی از شریعت، طریقت، اصول، قانون و مدنیت دیده نشده که در جنگی که دوطرف یکی به دفاع از دولت و دیگری در بغاوت بر ضد دولت کشته شده اند اقارب کشته شده طرف دولت از کشته شده طالب معذرت بخواهد، آنهم به تقاضای رییس جمهور. و باز اگر معذرت خواهی مطرح باشد، این کار را باید اولاً آقایان کرزی، اشرف غنی، عبدا لله و سایر کسانیکه به کمک بی52 امارت طالبان را سرنگون کرده، خانه هایشان را ویران ساخته و گروه گروه آنان را نابود کردند بنمایند و باید نه تنها معذرت بخواهند، بلکه از وظیفه نیز استعفا دهند، نه آن سرباز و افسری که تحت قومانده سرقوماندان اعلای قوای مسلح در جبهات جنگیده و کشته یا کشته شده.
این چه درامه مضحکی خواهد بود اگر این رهبران به جای سر به گریبان بردن بالای زخم خانواده های داغ دیده شهیدان نمک بپاشند و به شهادت های دسته جمعی، آواره گی و دربدری آنان توهین کنند یا آن را نادیده بگیرند.
قدر مسلم آنست که سر دادن چنین شعار ها به مفهوم شکستن ستون فقران نظام و توهین به مقام شهادت ها، پایمردی ها، استقامت ها و دلیری های همه کسانی میباشد که در صف مقدم دفاع از وطن به امر سرقوماندان اعلای قوای مسلح جانهای شیرین شان را قربان کرده اند.Ÿ

نظرات