یک سال در غیاب کابینه با حرکت گردابی

 

شماره ( 221) چهارشنبه ( 19) حمل ( 1394)/ ( 8) اپریل ( 2015)
logo
نوشته : محمد داود سیاووش
از روز شانزده حمل 1393 که انتخابات ریاست جمهوری افغانستان صورت گرفت تا روز شانزده حمل 1394 که یکسال از آن میگذرد کشور در غیاب کابینه و تیم کاری در منجلاب حوادث غوطه ور است. بعضی ها میگویند رهبری قبلی حوادث را قصداً طوری انکشاف داد که با تیره گی آن چهره خود را در انظار عامه برجسته تر سازد ولی به هر حال به روال فورمول کهنسال یوم البدترین جامعه افغانی مردم افغانستان بدون رضایت از رهبری های یکروز قبل دایم به یاد کفن کش قدیم العتش گفته اند.
بحران قصدی در انتخابات، دفاع از متقلبین، بحرانی تر ساختن قصدی رابطه با امریکا، غوغا و هیاهوی امتیازگیری تیم ها، پشت دروازه ماندن بانک های رأی، تشکیل حکومت وحدت ملی در ورای ماده قانون، بحران کابل بانک، شعار مبارزه با فساد در سیستم قضایی و تحفه دادن به قاضی القضات قبلی، خالی شدن خزانۀ دولت و شتاب و عجله در تصامیم چرخ ادارۀ کشور را که از چند دست اداره میشد و سایۀ حکومت قبلی بر آن قویاً اثر گذار بود دچار بحران ساخت.
عواملی که بر مبنای آن مردم به مثابه سنگ محک حکومت را امتحان کردند قرار ذیل اند:
1- کابل بانک
بحران کابل بانک با عدم توانایی حکومت جدید در کشاندن همه وامداران و عناصر ذیدخل به پای میز محاکمه اعتبار دولت را نزد مردم پایین آورد.
2-به کیفر نرسیدن تقلب کاران در انتخابات
بی تفاوتی که در برابر تقلب کاران انتخابات صورت گرفته با به کیفر نکشیدن عاملان این تقلب دل مردم از حکومت به مفهوم واقعی کلمه سرد شد.
3- مبارزه با فساد
با عدم توانایی حکومت در جلوگیری از فساد و عدم اصلاح اداره با ادامه کار سرپرستان جایگاه حکومت نزد مردم مخدوش شد.
4- چشم دوختن به جیب طبقۀ پایین جامعه
با توجه به گراف سرسام آور واردات و رقم ناچیز صادرات و کمبود چشمه های عایداتی و کاهش کمک های بین المللی چشم حکومت وحدت ملی به جیب طبقه متوسط که حلقه وصل و توازن بخش جامعه میباشند ماند و با افزایش مالیات بر پیشه وران دلسردی بخش وسیعی از نظام تعاملی جامعه را به وجود آورد.
5- نگذشتن لیست اول کاندید وزرا از فیلتر پارلمان
با مخالفت پارلمان تعداد زیادی از وزرا نتوانستند رأی اعتماد بدست آورند و بنابران در وجود اداره سرپرست ماورای قانون عملاً گروهی حاکم شد که خود را متعهد به برنامه حکومت جدید ندانسته از دارایی های عامه به نفع تحکیم موقعیت شخصی، حزبی، سمتی، گروهی و قومی شان استفاده نمودند.
6- سیاست خارجی نا مشخص
هرچند با امضای موافقتنامه امنیتی با امریکا تا حدودی به نگرانی عمومی پایان داده شد اما نزدیکی با پاکستان، سردی با هند، اعلان حمایت از حمله عربستان سعودی به یمن، خلأ سیاسی با ایران، نزدیکی یک جانبه با طالبان، تمایل با چین و سردی با کشورهای آسیای میانه و روسیه و کنار گذاشته شدن کارت بازی با کشورهای غربی کشور را دچار وضعیت دشوار سیاست خارجی ساخت. استقبال کنگره امریکا از رییس جمهور غنی تا حدودی فضای تیره دوره کرزی را التیام بخشید اما اظهارات رییس جمهور غنی در انستیتوت صلح و کمک مشروط 500 میلیون دالری امریکا نشان میدهد که امریکا به دولت افغانستان به چشم سالهای پس از 11 سپتمبر نمی نگرد و موضوع معذرت خواهی از طالبان دلسردی سراسری را میان مردم افغانستان باعث گردید.
7- انفعال ستراتیژیک
با سکوت دولت در برابر 31 نفری که توسط گروهی در زابل ربوده شدند و اعلام این سکوت به صفت سکوت ستراتیژیک فضای سیاسی کشور آبستن یک تیره گی جدید گردید.
8- محدود شدن ساحه حاکمیت دولتی تا دروازه های پایتخت و سر و صدای رسیدن داعش و افراد مسلح در مناطق شمال همزمان با حوادث دراماتیکی چون پاسخ رییس جمهور غنی به فرید زکریا و حمله همان روز طالبان در هلمند و منفجر شدن فرد انتحاری در ادیتوریم لیسه استقلال در لحظه یی که نمایشنامه انفجار را تمثیل مینمود و تائید و خوشحالی فیسبوکی و یا بی تفاوتی عده یی از مسوولان در برابر کشتن فرخنده در چندصد متری ارگ عناصری اند که سوالات زیادی را نزد مردم ایجاد مینمایند.
بطور عموم یکسال پس از انتخابات افغانستان در اختلافات، بحرانها و کشمکش های گردابی به سر رسید که هیچ دستآورد مشخصی ندارد و تصویر افغانستان را در انظار عامه جهان مخدوش و شکنند ساخته است.

نظرات