پایان یک سناریوی کُمیدی تراژیدی

 

اوت 4, 2015
شماره (238) چهارشنبه (14) اسد (1394) / (5) اگست (2015)
logo
Untitled-110
vlcsnap-2015-08-02-17h31m43s141
ستاک
وقتی مرده ملا عمر میتواند حد اقل دو سال با دولتمردان افغانستان مذاکره و در میان مردم انفجار و انتحار سازماندهی کند، وقتی رییس جمهور از پیام یک مرده تشکر میکند در حالیکه رییس کمیته اجرائیه به آگاه بودن از مرگ آن مرده دو سال قبل اذعان مینماید، وقتی یک دکاندار کویته به نام طالب با رییس جمهور مذاکره میکند، وقتی برهان الدین ربانی بنام مذاکره با طالب کشته میشود، وقتی اسدا لله خالد بنام مذاکره با طالب مورد حمله انتحاری قرار میگیرد و بالاخره وقتی فاتحه ملا عمر در پایتخت به اشتراک عده یی از دولتمردان خوانده میشود و از ملا عمر به صفت مجاهد و کسیکه مبارزاتش جزء تاریخ افغانستان میباشد یادآوری میگردد و حتا از اسامه در آن مجلس نامبرده میشود آنهم در شرایطی که نیروهای امنیتی امنیت آن محفل را گرفته اند این حوادث به یک سناریوی کمیدی تراژیدی پارادوکس میماند و این سوال بزرگ در اذهان مردم ایجاد میشود که رهبری حکومت وحدت ملی که سکاندار این قافله میباشد کیستند؟
در اینجا سوالات زیادی مطرح میگردد که باید نقاب ها از چهره ها بیافتد و از اصل ماجرا و کنه قضایا مردم اطلاع حاصل کند:
1- تفاوت نظر رییس جمهور و رییس اجرائیه در مرگ و زنده بودن ملا عمر به چه معناست؟ هرگاه حکومت از مرگ ملا عمر از دو سال قبل آگاه بود این هیئت های مذاکره کننده دولت با کی مذاکره می کردند و رییس جمهور چگونه از پیام یک مرده تشکر و سپاسگزاری مینماید؟ و اگر واقعاً حکومت از این موضوع اطلاع نداشت این همه ساز و برگ سازمان های اطلاعاتی و استخباراتی و مصارف گزاف به خاطر چیست؟
2- سکوت دولت طی روزهای اول افشای مرگ ملا عمر به چه معناست؟ و فاتحه خوانی به اشتراک اعضای بلند پایه دولت آیا به معنای توهین به خون کسانی نیست که در جنگ با طالبان کشته شده اند؟ کی جواب خانواده های آن سربازان و افسرانی را میدهد که در جنگ با طالبان کشته شدند و اکنون رهبر طالبان به حیث یک مجاهد در پایتخت افغانستان مورد قدردانی قرار میگیرد؟
3- رییس جمهور چرا در این لحظه حساس و بحرانی به خارج کشور رفت آنهم در شرایطی که طی فرمانی سرپرست ریاست جمهوری را تعین نکرد و مُهر سکوت در غیاب خود بر لب های دولت گذاشت؟
سرنوشت محتوم ملا عمر ها
بر طبق یک سناریوی از قبل نوشته شده همیشه رهبران و سازمانهایی که به هدف خاص تشکیل میشوند مانند صحنه های فلم ها و سریال ها باید پس از ایفای نقش شان از صحنه بروند و این سلسله تا آخرین مرحله در وجود ملا عمر تراشی ها و ملا عمر شکنی ها ادامه خواهد یافت. دستگیری ملا برادر، مرگ ملا عبیدا لله و ملا عمر و امثالهم سلسله اسرار آمیز و مرموزی از همین سناریو میباشد که هنوز در پرده ابهام قرار دارد.
در حالیکه کاریزمای ملا عمر را هیچ یک از طالبان پر کرده نمیتوانند در حال حاضر از تشکیل چند گروه پس از مرگ عمر خبر داده میشود: یکی ملا اختر منصور که گفته میشود توسط آی اس آی برگزیده شده و محاذ فدایی مدعیست که موصوف ملا عمر را کشته است. دوم ملا یعقوب و ملا منان فرزند و برادر ملا عمر که با جانشینی ملا منصور مخالفت نشان داده اند و به همین ترتیب از گروههایی بنام محاذ فدایی و غیره نامبرده میشود.
در اولین جرقه اختلاف گفته میشود که در کویته بر معاون ملا منصور حمله شده و طبق بعضی اظهارات تائید نشده گفته میشود که ملا یعقوب فرزند ملا عمر نیز مورد حمله قرار گرفته. در فاریاب و هرات جنگ طالب با طالب به قول رسانه ها آغاز گردیده و در پاکستان حافظ سعید جنازه غیابی ملا عمر را خواند که همه نشاندهنده سیر اضمحلال این گروه میباشد.
تغییر دراماتیک در اظهارات ملا منصور در ارتباط به مذاکره با دولت سوالات زیادی را در اذهان مردم تداعی نموده، در حالیکه قبلاً رسانه ها از معرفی هیئت طالبان توسط ملا منصور گزارش میدادند در مخالفت کنونی ملا منصور با روند مذاکره صلح با دولت سوالی مطرح میشود که با مرگ ملا عمر و مخالفت ملا منصور این هیئت دولت افغانستان با کی مذاکره مینمود؟ سوال دیگری که اذهان مردم را به خود مشغول میدارد اینست که در این لحظه حساس خبر مرگ ملا عمر از طرف چه کس یا کسانی و با چه انگیزه منتشر شد؟ خبری که مذاکرات با طرف مرده را که از نام یک مرده صورت میگرفت نقش بر آب ساخت.
کارشناسان به این باور اند که احتمالاً در آتش اختلافات ملا منصور با ملا جلیل، ملا ظریف، ملا رسول، مسلم حقانی و غیره بخشی از این طالبان به دولت تسلیم خواهند شد. سرنوشت صفوف طالبان دردناک تر از رهبری شان میباشد زیرا صفوف طالبان در بهترین حالت میتوانند به دولت بپیوندند در غیر آن با پیوستن به داعش به صفت افزار جنگ تا لحظه یی که مانند ملا عمر به وجودشان ضرورت باشد به حیات ادامه خواهند داد.
از نظر بعضی کارشناسان چهره هایی که درحال حاضر در صحنه کشمکش رهبری طالبان نام هایشان بر سر زبانهاست شامل ملا منصور، ملا یعقوب، ملا منان، عمر خطاب، ملا معتصم، طیب آغا و طالبان جا خوش کرده در قطر، ترکیه و سایر جا ها میباشند.
موقف مبهم دولت افغانستان
فقدان یک دیدگاه واحد و ستراتیژی مشخص در رابطه به طالبان در دولت افغانستان و رسوخ ستون پنجم طالبان در دولت فرصت های طلایی را بر باد داده و عملاً دولتمردان به دنبال قافلۀ زمان در حرکت اند.
با از هم پاشیدن گروه طالبان دولت افغانستان میتواند با دامن زدن اختلافات ذات البینی این گروه در تضعیف و کشاندن آنان به طرف دولت نقش فعال ایفا کند. دولت افغانستان باید به شورای امنیت سازمان ملل شکایت نامه رسمی بسپارد که چگونه حکومت پاکستان با استفاده از نام ملا عمر که اصلاً مرده در طی چند سال جنگ را در افغانستان رهبری کرده و تا سرحد کشاندن دولت افغانستان به میز مذاکره این دولت را فریب داده است.
به نظر میرسد برای دولت پاکستان هیئت، سیما و ماسکی که تا کنون طالبان از آن استفاده میکردند کهنه شده و شاید با جذب صفوف این گروه به نام های جدید داعش و غیره آنها را استحاله و میتامارفوز کند. هرگاه جنرال دوستم طالبان را در فاریاب تصفیه کند و جنرال عطا مناطق بلخ و اطراف آنرا از وجود طالبان پاکسازی کند یگانه ناخن افگار و نقطه ضعف در شمال جبهه بدخشان میماند که اگر دولت در کادر رهبری نظامیان و مداخله گران ولایتی و غیره آن تغییر وارد کند و تحرک جدید در جبهات بدخشان به وجود آید افسانه و داستان طالبان در افغانستان برای همیش در شکل کنونی آن از شمال افغانستان پایان خواهد یافت و جنگ ها به شکل جدید و در وجود دهشت افگنان منطقوی ادامه خواهد داشت.
مردم افغانستان صراحت و صداقت دولتمردان را با یک محک مورد ارزیابی قرار میدهند که هرگاه حکومت دولتمردانی را که در مراسم فاتحه ملا عمر در کابل به طرفداری از ملا عمر و اسامه رجز خواندند به پای میز محاکمه کشید و طوریکه وزیر داخله تقاضا نموده آنانرا به کیفر اعمالشان رساند خوب، در غیر آن باید خطوط مخالفان و طرفداران طالبان عملاً در دولت در کلیه سطوح علناً مقابل هم قرار بگیرند که این وضعیت یک آزمون بزرگ خواهد بود.Ÿ

در جنگ افغانستان دو نوع رهبران تبارز نموده

اوت 4, 2015
شماره (238) چهارشنبه (14) اسد (1394) / (5) اگست (2015)
Graphic1

نظرات