در ریکا کی به کی، از چی حساب داد؟

 

شماره ( 243) سه شنبه ( 17) سنبله ( 1394) / ( 8) سپتمبر ( 2015)
logo
نوشته : محمد داود سیاووش
در حالیکه در کنفرانس توکیو اجرای شانزده میلیارد دالر کمک جهان به افغانستان مشروط به شرایط مشخص و اجرای آن از جانب دولت افغانستان مدنظر گرفته شده بود در کنفرانس ریکا مشخص نشد که از مجموع مبلغ تعهد شده در توکیو چقدر پول در کجا به مصرف رسیده و چقدر پول چرا پرداخت نشده؟
عدم اشتراک وزیر خارجه هند و اشاره نماینده هند مبنی بر تأمین امنیت قبل از اجرای هر نوع برنامه اقتصادی نشان میدهد که با وجود خوشبینی هایی که در کنفرانس ابراز شد هنوز حرف اول هر نوع ساختمان، اعمار، ایجاد و اعتلای اقتصادی افغانستان وابسته به چگونگی شرایط امنیتی کشور میباشد.
از نظر کارشناسان قبل از کنفرانس ریکا باید یک کنفرانس امنیت منطقوی برای افغانستان دایر میشد و در آن موضوع تأمین امنیت مطرح بحث قرار میگرفت و بعد به مسأله راه ابریشم و اتصال افغانستان به کشورهای همسایه و جهان پرداخته میشد، زیرا اگر قرار باشد کاروان راه ابریشم از واخان بدخشان به داخل افغانستان راه بیافتد قبل از همه باید امنیت بدخشان تأمین باشد و بعد لانه های دهشت افگنان از کندز، تخار، فاریاب، بادغیس، بغلان، کندهار، ننگرهار و هرات برچیده شود تا آن کاروان از مسیر پر از فراز و نشیب سالنگ بتواند مصئون وارد جنوب هندوکش شود و یا به بندر های آقینه، تورغندی، اسلام قلعه، سپین بولدک، تورخم و غیره برسد.
بسیاری از مردم به این باور اند که بدون تأمین امنیت هیچگونه برنامه اقتصادی در افغانستان قابل تطبیق نیست و هر نوع پلانگذاری در این زمینه مانند به روی یخ نوشتن و در آفتاب گذاشتن است.
هرگاه در کنفرانسی موضوع انکشاف اقتصادی افغانستان مدنظر باشد قبل از هر گونه کلی گویی ها و پیچیدن افکار در اصطلاحات مغلق اقتصادی باید به طور مشخص دولت افغانستان و کشورهای متعهد بطور کانکریت بگویند که در عرصه های ذیل چه کرده میتوانند:
1- زراعت
در حالیکه زراعت افغانستان هنوز با گاوآهن و قلبه و ماله به شکل بدوی صورت میگیرد میکانیزه شده زراعت یکی از اولویت های کشوری میباشد که باید گندم خود را خودش از زمین بدست بیاورد و سیلوهایش از گندم پر باشد.
2- دریا ها
در حالیکه آب های افغانستان به کشورهای همسایه میریزد و برق بنابر بی کفایتی رهبری چهارده سال اخیر از خارج وارد شده هیچگونه برنامه اقتصادی بدون احداث بندهای بزرگ آبگردان و نیروگاههای بزرگ برق عملاً ممکن نیست.
3- معادن
در حالیکه معادن افغانستان در زیر خاک و دست احتیاج کشور به خارج دراز میباشد بدون استخراج معادن آهن و نفت و گاز هیچگونه انکشاف اقتصادی در کشور متصور نیست.
4- میوه جات
در حالیکه انگور، انار، خربوزه، تربوز و… افغانستان بنابر فقدان سردخانه و مارکیت می گندد و در مقابل جوس این میوه ها از خارج وارد کشور میشود هیچگونه پیشرفتی در چنین شرایط مقدور نیست.
5- مالداری
در حالیکه شیر، ماست، مسکه، پنیر، قیماق و انواع لبنیات از کشور های همسایه وارد کشور میشود و در زمینه فارم های مالداری هیچگونه توجه صورت نگرفته حتا گوشت های کنسرو و گوشت مرغ از خارج وارد میشود چگونه افغانستان به جاده انکشاف خود کفایی گام بردارد.
6- صنایع دستی
در حالیکه قالینبافان افغانستان در کشورهای همسایه برای همسایه های قالین می بافند و قالین افغانستان به نام کشور های همسایه به بازار های بین المللی عرضه میشود در شرایطی که صنایع دستی افغانستان در معرض انقراض قرار دارد چگونه کشور به جاده ترقی گام بردارد؟
7- فابریکات
در حالیکه فابریکات بزرگی چون نساجی گلبهار، نساجی پلخمری، نساجی جبل السراج و غیره به حالت ویران و نیمه ویران قرار داشته فابریکه قند بغلان به ضرر فعالیت میکند و سایر فابریکات کشور در حالت دشوار با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند انکشاف اقتصادی به کدام اساس در افغانستان صورت گیرد.
عرصه های زیادی از حیات اقتصادی کشور در حالت نزع قرار دارند. افغانستان بنابر سیاست غلط چهارده سال اخیر به مارکیت اموال استهلاکی کشور های همسایه مبدل گردیده آرد، روغن، شیر، چای، بوره، تیل و حتا نمک از کشورهای همسایه وارد گردیده مواد ساختمانی و محصولات تولیدی به قیمت خیلی ارزان از چین وارد شده شرایطی را به وجود آورده که هیچ فابریکه و مؤسسه و کارخانه در رقابت با محصولات ارزان چین قدرت سر بلند کردن ندارند. اگر در کنفرانس ریکا بیانات چندین صفحه ای با دیفینیشن ها، ترم ها، اصطلاحات، تحلیل ها و ارزیابی های آفاقی مطرح شود و فردا هر کس پی کار خود برود حاصل آن به این کشوری که در دشوار ترین شرایط اقتصادی قرار دارد چه خواهد بود؟ و اگر در کنفرانس ریکا از پیوستگی افغانستان به کشور های همسایه سخن گفته میشود باید قبل از همه این رهبران، بزرگان و اشتراک کنندگان فهمیده باشند در شرایطی که افغانستان صادراتش در مقایسه به واردات آن اصلاً قابل مقایسه نیست این پیوستگی نه، بلکه وابستگی خواهد بود که محصولات سایر کشور ها هرچه زودتر به افغانستان وارد شوند نه اینکه ما چیزی را صادر کنیم.
مردم افغانستان از دولتمردان میخواهند یکبار سر به گریبان برده بیاندیشند و به این سوال جواب دهند، در کشوریکه دارای دریاهای خروشان، خاک حاصلخیز، نیروهای انسانی سرشار و معادن استخراج نشده در زیر خاک است، وقتی یک ملت دست زیر الاشه نشسته حتا مواد اعاشه و اباته مردم آن از کشورهای همسایه وارد شود آیا این مسأله بزرگترین توهین به غرور ملی مردم و رهبران و دولتمردان افغانستان نیست؟

نظرات