نامه سر گشاده داودسیاووش به سرمنشی سازمان ملل!




armaghanmilleنوامبر 24, 2019Uncategorized     




این نامه را کسی برایت مینویسد که نه طول سیاستمدار شدن ونه عرض قدرتمدار شدن را دارد وبا هیچیک از تیم های انتخاباتی وکمیسیون انتخابات حب وبغض ندارد. واما از سقوط جمهوری داود تا کشته شدن تره کی وتا نابودی امین وتا استعفای کارمل وتا پناه بردن نجیب به دفتر سازمان ملل در کابل وتا رسیدن گروه های مسلح مجاهدین به کابل و جنگ های خونین مجاهدین در پایتخت وتا فرارمجاهدین از کابل و داخل شدن طالبان در این شهر وتا حلق آویز شدن نجیب در آن روز در چارراهی آریانا و تا فرار طالبان ازکابل به اثر بمباران های امریکا وتا تشکیل اداره موقت و دوره انتقالی ودودور حکومت ریاست جمهوری کرزی وتا کشمکش های انتخاباتی غنی وعبدالله  وآمدن جان کیری به کابل وتشکیل اعجوبه یی بنام حکومت وحدت ملی در کابل را بدون آنکه در پست یا مقامی بوده باشم به صفت یک ناظر بیطرف وقربانی این کشمکش ها به چشم دیده  طعم تلخ مهاجرت ها آوارگی ها ودر بدری ها را چشیده ام.

من باری تشویش ونگرانی هایم را در دوره ماموریت بنین سیوان طی نامه یی به سرمنشی سازمان ملل آن زمان نوشتم و درسالهای پایانی حکومت نجیب که هنوز کابل دچار جنگ خانمانسوز کوچه به کوچه نشده بود  تنظیم ها مست باده رسیدن به قدرت  ونجیب  مدهوش از حکمرانی بر مسند حکومت بود وچشمانش حتا همرکابانش را با شک وتردید تحت نظر گرفته بود.این نامه را از زبان آواره گان  ساکن در کلبه های محقر محرومان ومظلومان  که بعدا در نتیجه جنگ ویران شد به آستان آسمان خراش دفتر سازمان ملل در نیویارک نوشتم وبدون نظر داشت اینکه آیا کسی آن را خواهد خواند یا نه ؟ درشماره (31) اسد (1370) اخبار هفته  که در کابل منتشر میشد به نشر رساندم . ومطمینم که کسی حتا لای آن نامه را در دفتر سرمنشی بالا نکرد چون به قول معروف با اذان آدم غریب کسی گوش نمیدهد.

اما اینبار فرجام انتخابات از هر لحاظ با تمام دوره های گذشته متفاوت به نظر میرسد.اینبار موج معکوس اقدامات پنجسال حکومت وحدت ملی به حدی وحشتناک به نظر میرسد که در پس لرزه آن شاید فاجعه قرن پس از اعلام نتایج انتخاباتی که به غیر از یک تیم هیچکس آن را قبول ندارد به وقوع بپیوندد.

باید علاوه نمود اکثریت کسانیکه به شما در رابط به اوضاع جاری مشوره میدهند خانواده های شان در اروپا وامریکا زیست دارند وفقط خود شان برمسندکرسی ها تکیه زده وبه مثابه عصای دست ،جامع ملل را رهنمایی میکنند ومشوره میدهند بنا بران به این افراد اصلاً مهم نیست که قفس خانه افغان ها بشکند ویا  پرنده جان افغان به سوی آسمان پرواز کند. اگر وضعیت دچاربحران شد این آقایان میتوانند با یک بکس پر از دالر هرلحظه پرواز نموده خود را تا دبی برسانند.

آنچه در این نامه با شما در میان میگذارم درد مردمی است که در صورت سربلند کردن هیولای جنگ نه بال برای پریدن ونه پای برای دویدن دارند وقربانی اصلی این جنگ بر سرچوکی زورمندان میشوند.

اینجا تنها موضوع رقابت دو کاندیدی که از هیچ کدام شان کاری ساخته نیست ،نیست

نزاع هزارن بیکار رانده شده از ادارات دولتی با حکم دهندهاست!

نزاع هزاران افسر عالیرتبه وپایین رتبه  رانده شده از قطعات وجزوتام ها با فرماندهنده هاست!

نزاع هزاران مجاهد ( DDR)  شده از صفوف قوایمسلح با (DDR ) کننده هاست

نزاع هزاران جوان رانده شده از دانشگاه ها وموسسات تحصیلات عالی با ناکام کنندهاست

نزاع هزاران بیکار و افسرده و بیمار خانواده ها با آنانی که نان شان را گرفته اند میباشد

نزاع خانواده های بیش از 45000 سرباز وافسر شهیدی که به قومانده معامله گران جان شان را از دست داده اند با قومانده دهندهاست

انفجارعقده هزاران لیسانسه ، ماستر وداکتری که اسناد تحصیلی بدست اما از دروازه  ادارات رانده شده به کار پذیرفته نمیشوند میباشد

انفجار عقده هزاران معتاد خوابیده در زیر پل هاست

انفجار عقده هزاران خانواده که فرزندان شان از فرط فقر ونداری در جنگل های یونان مهاجرست میباشد

انفجار عقده  بر ضد تبعیض های قومی وتباری در کشورست

انفجارعقده برضد معامله گران سیاسی در کشورست

انفجار عقده کاندیدان پیروزپارلمانی است که نام شان از لیست پیروز حذف شد ،لیست کاندیدان دلخواه حکومت به عنوان پیروزجعلی نیمه شب از امواج کم شنونده ترین رادیو ها منتشر گردید

بنابران در حل این بحران کمک کنید تا این آتش در خرمن هستی افغانستان مشتعل نشود

یادتان باشد که نگارنده این نامه به درگاه وبارگاه هیچیک از تیم های مدعی رسیدن به قدرت نرفته وبا هیچیک حب وبغض شخصی ندارم  ودفتر کمیسیون انتخابات را تا کنون ندیده ام .اما آنچه مرا وادار میکند این نامه را به شما بنویسم حکم وجدان وترس از لگدمال شدن مردم زیر سم ستوران ارباب زر وزور درافغانستان میباشد.

از شما صمیمانه میخواهم به وضعیت جاری افغانستان توجه نمایید.

با احترام

نظرات

  1. درد شما درد مشترک همه مردم ماست وبسیاربجا ، ولی من فکرمی کنم که سازمان ملل امروزی درموقفی نباشد که بتواند حلال مشکل ما باشد وشما می دانید درگرو همان قدرت های است که چنین حالتی را برما روا داشته اند.

    پاسخحذف

ارسال یک نظر